دنیای کارآفرینی و کلاف پرپیچ و خم آن، باعث میشود تا تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار داشته باشیم که انتهایی بی انتها داشته باشد. در این مقاله قصد دارم تا ۵ سم مهلک که منجر به تصمیم گیری اشتباه میشود را باهم بررسی کنیم .
افرادیکه جرائت راه اندازی کسب و کار خود را داشته اند، یعنی علاقه زیادی به روی پا ایستادن خودشان دارند و همین موضوع گویای اینست که فرد، سکوی اول اتفاقات و فراز و نشیب های موفقیت است .
کسب درآمد، پرداختن به موقع قبضها و راضی نگه داشتن مشتری از چالشهای بزرگ روبرو هستند! تمام تلاش های یک موسس کسب وکار یا استارتاپ ، اینست که بتواند با کمترین هزینه و وقت ، بیشترین بازدهی را به همراه داشته باشد . پس برایش تصمیم گیری درست و مهم بسیار ضروریست .
قبل از اینکه به تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار و استارتاپ بپردازم لازم است تا درباره دلیل تصمیم گیری های اشتباه در زندگی و اشتباهات تصمیم گیری بیشتر بدانیم.
فهرست مطالب
دلایل تصمیم گیری های اشتباه چیست؟
در حالی که تصمیمات خوب به فرصت ها و منافع تازته منتهی می شوند، تصمیم های بد اغلب مشکلات جدی را در پی دارند. اگر نمی خواهید افسوس بخورید، باید با شرایط و عواملی که منجر به تصمیم گیری های ضعیف می شوند، آشنا شوید تا بتوانید در آینده از آنها پیشگیری کنید.
دلایل تصمیم گیری های اشتباه«کاش این رو قبلا می دونستم.» جمله ای است که اغلب ما زمانی که می فهمیم تصمیم اشتباهی گرفته ایم به زبان می آوریم. اگر می دانستیم کدام عوامل منجر به تصمیم گیری های بد می شوند، بهتر می توانستیم تصمیمات دقیق بگیریم و این امر کمک می کرد تا دور تصمیم گیری های اشتباه را خط بکشیم و به نفع تصمیمات خوب رأی بدهیم.
نمایشنامه ای را تصور کنید که در آن شما از دو شرکت پیشنهاد کار دارید. شرکت شماره یک بزرگ است و حقوق خوبی نمی دهد. شرکت دوم کوچک است اما حقوق و مزایای خوبی پرداخت می کند و تجربه شغلی خوبی به شما می دهد. شما مجبورید با تأمل جدی و براساس کارآیی خود و تاثیر آن بر زندگی تان یک تصمیم سخت بگیرید.
آگاهی از اینکه دقیقا چه چیزی ما را وادار به تصمیم گیری های اشتباه می کند، کمک می کند تا احساسات و افکارمان را در مسیر درستی هدایت کنیم. در ادامه فهرستی از عواملی که منجر به تصمیم گیری های اشتباه می شوند، آورده شده است تا بتوانید با تمرکز کردن روی آنها از گرفتن تصمیم های اشتباه پیشگیری کنید.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار فاصله گرفتن از دوراندیشی
بارها پیش آمده است که درباره یک تصمیم مشخص تنها بر روی زمان حال تمرکز کرده و متوجه بازتاب آن بر آینده خود نشده ایم. در حالت ایده آل باید چنین بینشی داشته باشیم و اندیشیدن درباره تغییرات قابل پیش بینی در آینده را تمرین کنیم تا به یک تصمیم درست برسیم؛ مثلا اگر وارد صنعت وسایل الکترونیکی شوید، باید بتوانید آینده بازار را پیش بینی کنید و قبل از رقبا سرمایه خود را به روز کنید. برای تصمیم گیری، باید نگرش آینده نگر و رو به پیشرفت داشته باشید.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار وابستگی به دیگران
ما اغلب سردرگم هستیم و برخی از تصمیم گیری های مهم زندگی مان را به دست دیگران می سپاریم. مشکل این است که دیگری نمی تواند به اندازه خود شما درگیر این تصمیم گیری شود یا شاید نتواند با اتخاذ تصمیم درست، حق را ادا کند؛ نباید به هیچ وجه از دیگران بخواهید جای شما تصمیم بگیرند؛ مثلا می خواهید تلفن همراه بخرید اما نمی توانید تصمیم بگیرید، از دوستان خود می خواهید گوشی را برای شما انتخاب کنند. نتیجه این می شود که چیزی را می خرید که با نیازهای شما منطبق نیست و برایتان کارآیی ندارد.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار فرضیات غلط
فرضیه های غلط و غیرواقعی درباره یک شخص، یک موقعیت یا یک شیء شما را به تصمیم گیری اشتباه وامی دارد. ما اغلب دیدگاه های خود را براساس سابقه تجربه هایی که داشته ایم، بنیان می نهیم.
از آنجایی که افراد، موقعیت ها و … مدام در حال تغییرند، بهتر است درباره آنها همانطور که هستند، قضاوت کنیم و در موردشان گمانه زنی نکنیم؛ مثلا تصمیم می گیرد با همکارتان ارتباط نداشته باشید؛ چون گمان می کنید او بخیل است؛ در حالی که او تنها کسی بود که در انجام کارها به شما کمک می کرد.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار تحقیقات ناکافی
پیش از هرگونه تصمیم گیری همواره باید درباره میسر بودن تصمیم خود تحقیق کنید. باید از معایب و مزایای تصمیمتان آگاهی داشته باشید و متوجه تاثیر تصمیم تان بر روی افرادی که تحت تاثیر آن قرار خواهند گرفت، باشید.
این به شما کمک می کند تا تصمیم درستی بگیرید؛ مثلا تصمیم می گیرید شغل خود را تغییر دهید اما تحقیق می کنید و درمی یابید که شغل جدید چیزی به ارزش های کاری تان اضافه نمی کند. از این رو تصمیم می گیرید در محیط کاری فعلی تان فرصت های جدید را کشف کنید.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار تفکر کوتاه مدت
تفکر کوتاه مدت یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که افراد در فرآیند تصمیم گیری مرتکب آن می شوند. آنها نمی دانند تصمیمی که امروز می گیرند علاوه بر زمان حال بر آینده نیز تاثیر خواهد گذاشت. چیزی که امروز درست و کاربردی به نظر می رسد، شاید نهایتا تصمیم خوبی از آب درنیاید؛ مثلا ولخرجی کردن با پولی که به سختی آن را به دست آورده اید برای خرید از روی وسوسه، ممکن است پس اندازتان را کاهش دهد؛ برعکس اگر تصمیم بگیرید پولتان را پس انداز کنید، از مزایای طولانی مدت آن بهره مند خواهید شد.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار تفکر احساساتی
بارها پیش آمده است که افراد به جای عقل خود به حرف دل شان گوش می کنند و تصمیم اشتباه می گیرند. اگر کسب و کاری دارید لازم است تصمیمات کاربردی بگیرید نه احساسی. قدرت دادن بیش از حد به تصمیمات مبتنی بر احساس به تدریج برای شما دردسرساز خواهد شد. همواره باید تاکیدتان بر تصمیمات کاربردی و مبتنی بر نتیجه باشد؛ مثلا به محض اینکه می فهمید به دلیل مشکلات زندگی شخصی، تمرکز کردن دشوار شده است، دست از کار می کشید. این کار نه تنها تاثیری منفی بر موقعیت مالی شما خواهد داشت، بلکه حالت روحی تان را هم بدتر می کند.
تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار باورهای تعصبی
یکی دیگر از موانع تصمیم گیری دقیق، دنبال کردن مجموعه ای از باورهای خشک است. هر بُعدی از زندگی شخصی و حرفه ای ما تغییر می کند و در زمان خاص خود ضرورت پیدا می کند که آن را بپذیریم. اگر با همان عینک قدیمی به دنیا نگاه کنیم، تصمیم گیری های بد همچنان تکرار می شوند.
باید واقعیت را بپذیریم و با شرایط تازه سازگار شویم؛ مثلا شاید سال هاست که به کاری مشغولید و علاقه ای به تسویه حساب دیرهنگام مشتریان خود ندارید. برای اینکه آنها را وادار کنید به موقع بدهی خود را بپردازند، باید مبلغی ناچیز به عنوان جریمه دیرکرد در پرداخت معین کنید.
تصورات و پیش داوری های از پیش تعیین شده
بیشتر ما درباره دیگران، خیالات و پیش داوری های از پیش تعیین شده در سر می پرورانیم. زود قضاوت کردن درباره دیگران به شما کمک نمی کند تصمیم درست بگیرد. در واقع این موجب می شود درباره دیگران بد قضاوت کنید و تصمیم غلط بگیرید؛ مثلا شاید به فکرتان نرسد که فلان شخص از پس انجام فلان کار برمی آید اما وقتی با او ارتباط برقرار کرده و مسئولیتی به او واگذار می کنید، می فهمید او چه عملکردی دارد.
خطر عدم اطمینان
اگر لازم باشد یک تصمیم جدی بگیرید، ذهن شما مورد هجوم افکار و تردیدهای زیاد قرار خواهد گرفت. این سبب می شود تصمیم ایمن تری بگیرید که ممکن است منفعتی از آن برای شما حاصل نشود. بهتر است پیش از هرگونه نتیجه گیری عجولانه، خطر کنید و تجزیه و تحلیل کنید. این به شما کمک می کند تا درک کنید تصمیمتان چگونه بر روی شما تاثیر می گذارد؛ مثلا می خواهید بر روی انبار کردن جنسی سرمایه گذاری کنید که در آینده رونق می گیرد و از این رو تصمیم می گیرد در بانک حساب پس انداز باز کنید.
گزینه های فراوان
وقتی مجبور باشید بین گزینه های بی شمار دست به انتخاب بزنید گیج می شوید و هدف گرفتن تنها یکی از آنها می تواند دشوار باشد. شاید سخت بتوانید هقضاوت کنید کدام گزینه کارساز است و کدام نیست. از این رو بهتر است گزینه ها را دور بریزید و تنها چند مورد محدود را برای تصمیم نهایی خود انتخاب کنید. این کار صرفه جویی در وقت شما خواهد بود و می توانتیتد به تصمیمی دقیق دست یابید؛ مثلا اگر بخواهید کفش بخرید اما پول کمی داشته باشیدممکن است سردرگم شوید؛ چرا که مجبورید کفشی را انتخاب کنید که به لباس تان بیاید، مد روز باشد، دوام داشته باشد و به پول تان هم بخورد.
مسیر زندگی ما با تصمیمات موثری که برای آینده خود می گیریم مشخص می شود. اگر بخواهیم تصمیم موثر بگیریم، نباید درباره حقایق، اطلاعات نصفه و نیمه داشته باشیم. علل دیگری که می تواند به تصمیمات غلط منتهی شود شامل مشکلات پیش بینی نشده، عدم برقراری ارتباط، درس نگرفتن از گذشته و نداشتن منطق است.
حتما شگفت زده می شوید از اینکه بدانید تصمیمات شما چگونه تحت تاثیر هورمون ها، خالی بودن معده و حتی کمبود خواب قرار می گیرند. اکنون که عوامل منجر به تصمیم گیری اشتباه را می دانید، معایب و مزایای آن را سبک و سنگین کنید و مطمئن شوید که قدم در راه تصمیم درست برداشته اید.
۱۰ اشتباه رایج در تصمیم گیری های زندگی کاری و راه حل جلوگیری از آنها
گروه ارشد مدیریتی در سازمانی تثبیتیافته تصمیم گرفتند که مکان سازمان را تغییر دهند. آنها بدون آنکه با ذینفعان مهم داخل شرکت مشورت کنند، دفتر جدیدی را در سمت دیگر شهر که معتقد بودند با نیازهای سازمان سازگاری بیشتری دارد یافتند و حتی قولنامه هم نوشتند. اما آنطور که باید، توجهی به این قضیه که آیا این نقل مکان برای کارمندان مناسب است یا نه، نکردند و تازه بعد از اینکه تصمیم نهایی شد و اقدامات لازم انجام شد مشخص شد که برای کارمندان مشکل ساز است!
این شرکت سالهای سال در مکان فعلی بوده است، بیشتر پرسنل آن از همین اطراف هستند و مسیر کوتاهی تا محل کار طی میکنند. از آنجا که محل جدید شرکت بسیار دور است و وسائل حملونقل عمومی مناسبی هم به آن مسیر وجود ندارند، خیلی از افراد تصمیم میگیرند تا شغلشان را در این شرکت رها کنند. این مسئله اختلال فراوانی در کار ایجاد میکند و بهرهوری و روحیهی سایرین را هم به شدت کاهش میدهد.
این مثال نشان میدهد که چشمپوشی از یک عنصر در تصمیمات مهم، میتواند پیامدهای هنگفتی برای کسبوکار داشته باشد. حال ببنینم این تصمیمات اشتباه که می تواند زمینه تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار هم باشد، شامل چه مواردی هستند؟
اولین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : به تعویق انداختن
وقتی تصمیمی که در ذهن دارید را مدام عقب میاندازید و به کارهای دیگری که اهمیت کمتری دارند میپردازید، یا خودتان را مشغول حواس پرتیهایی همچون درست کردن چای و قهوه میکنید، احتمالا در حال به تعویق انداختن هستید. به تأخیر انداختن تصمیمگیری، میتواند شرایط را بدتر کند و با پنهان کردن سر زیر برف هم چیزی حل نخواهد شد!
یک استراتژی این است که فرصت کوتاهی به خودتان بدهید تا روی مشکلتان کار کنید. کسانی که کارها را پشت گوش میاندازند، اغلب نمیدانند از کجا باید شروع کنند، و تصمیمات را خستهکننده میدانند، اما تقسیم آنها به بلوکهای زمانیِ قابل مدیریت، فشاری را که برای «انجام همهی کارها» روی شماست، کاهش میدهد. تکنیک پومودورو، روش آسانی برای کمک به تمرکز روی وظیفه و بازدهی بیشتر است.
دومین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : باور «یا بساز یا خراب کن»
میتوانید تصمیم مهمی در گذشته را به خاطر بیاورید که در آن حس میکردید دنیا روی شانههای شما سنگینی میکند و ممکن است یک انتخاب اشتباه، همه چیز را بسازد یا خراب کند؟
همهی ما چنین تجربهای داشتهایم، خواه آن تصمیم، پذیرفتن شغلی جدید، تولید محصولی جدید یا خرید خانهای جدید باشد. اگر چه در آن زمان این بزرگترین تصمیم عمرتان به نظر میرسید، اما از خودتان بپرسید اکنون چه احساسی نسبت به آن دارید. با بازسازیِ نگاهمان به تصمیمات، میتوانیم چشماندازهایی جدید دربارهی انتخابهایی که باید انجام دهیم، به دست آوریم.
یک رویکرد، فکر کردن دربارهی بدترین اتفاقی است که اگر انتخاب «اشتباهی» داشته باشید، ممکن است روی دهد. به خصوص در مواقعی که پای زندگی انسانها یا مقادیر هنگفتی پول در میان است، برای مثال، یک تصمیم ضعیف که میتواند منجر به فاجعه شود. در این سناریوها، باید ریسکها و عواقب احتمالی را با دقت فراوانی بررسی کنید. اما در موقعیتهای بسیاری، بدترین اتفاق ممکن، واقعا به آن بدی که فکر میکنید نیست، و حتی اگر معلوم شود که تصمیم بدی گرفتهاید، به احتمال زیاد در این مسیر درسهای ارزشمندی هم آموختهاید.
سومین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : سیستماتیک نبودن
زمانی که نیاز به اخذ تصمیمی مهم، همچون انتخاب بین تولید محصول جدید یا توسعهی محصول فعلی، دارید؛ آیا بر اساس «حس درونی» پیش میروید، یا امکانپذیریِ هر گزینه را به روشی علمی و محاسباتی بررسی میکنید؟
تصمیمگیری میتواند هیجانانگیز و پرتنش باشد، بنابراین برای برخورد بیطرفانه با این احساسات، باید از رویکردی ساختاری استفاده کنید. فرایندی منطقی و منظم میتواند کمک کند تا همهی عناصر مهمی را که برای نتیجهی موفقیتآمیز نیاز دارید، مورد توجه قرار دهید و احتمال نادیده گرفتنِ عوامل مهم را کاهش دهید.
رویکرد تصمیمگیریِ هفت مرحلهای ما، به چگونگی ایجاد محیطی سازنده، بررسی وضعیت و ایجاد راهحلهای خوب میپردازد و همچنین اطلاعاتی را در مورد چگونگی بررسی گزینهها برای انتخاب گزینهی درست، ارزیابی برنامهها و نکات قابل توجه در حین اعلام تصمیم، در بر دارد.
چهارمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : عدم توجه به دیدگاه های مختلف
بسیاری از ما تجربهی تصمیمگیری عجولانه را داریم، بهویژه هنگامی که به اواخر مهلت خود نزدیک میشویم و تحت فشار هستیم. اما به جای آنکه تصمیمی فوری بگیرید، مطمئن شوید که طیفی از دیدگاههای مختلف را مورد توجه قرار دادهاید.
پیش از آنکه بخواهید مسئلهی مهمی را حل کنید، از چکلیست CATWOE برای طوفان فکری دربارهی اشخاص و عناصر مختلفی که تحت تأثیر قرار میگیرند استفاده کنید تا دید کاملی از تصمیمتان به دست آورید. با نگاه از شش زاویهی بسیار متفاوت (مشتریان، شرکتکنندگان، فرایند تبدیل، جهانبینی، مالک و محدودیتهای محیطی) به این موقعیت، تصمیمگیریتان بسیار جامعتر خواهد شد.
وقتی مسئلهی خود را به خوبی مورد بررسی قرار دادید، ابزاری همچون ORAPAPA میتواند برای نگاه از زوایای مختلف کمکتان کند تا عواملی را که شاید در غیر این صورت توجهی به آنها نداشتید، شناسایی کنید.
پنجمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : درگیر نکردن ذی نفعان
وقتی در حال اخذ تصمیم مهمی هستید که دیگران را هم تحت تأثیر خودش قرار میدهد، باید ذینفعان مهم آن تصمیم را هم درگیر کنید. آنها بینش و اطلاعاتی ارائه میکنند که روی انتخابهای شما تأثیر خواهند گذاشت و کمکتان میکنند تا تصمیمات بهتری بگیرید. علاوه بر اینها، از آنجایی که اغلب برای اجرای تصمیماتتان باید روی آنها تکیه کنید، اعتماد آنها را هم به دست خواهید آورد.
مطمئن شوید که این ذینفعان عمده، در گروه تصمیمگیری حضور دارند تا تعهد آنها را نسبت به تصمیم خود را تقویت کنید. ایدههایشان را بپرسید و آنها را تشویق به تفکر خلاقانه کنید. ابزارهایی که در دوره آموزشی خلق ایدههای خلاقانه ارائه شدهاند، روشهای فوقالعادهای برای ایجاد ایدههای جدید هستند.
ششمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : دوری از تفکر گروهی و جهتگیری های روانی
اگر چه درگیر کردنِ دیگران در تصمیماتتان، بهویژه کسانی که تصمیم شما روی آنها هم تأثیر میگذارد بسیار مهم است، اما باید مراقب تفکر گروهی نیز باشید. تفکر گروهی زمانی رخ میدهد که تمایل به اجماع گروهی بر خواست معمول افراد برای ارائهی راهحل، نقد موقعیت یا بیان دیدگاهی خارج از نظر جمع، غلبه میکند.
تفکر گروهی، تصمیمگیری و حل مسئلهی مناسب را از مسیر منحرف میکند، زیرا این امکان وجود دارد که همهی دیدگاهها را بهطور جامع مورد توجه قرار نداده باشید. برای اجتناب از این مسئله، باید فرایندی برای بررسی فرضیات اساسی نهفته در پسِ تصمیمات گروهی داشته باشید. برای مثال، نردبان استنتاج میتواند در شناسایی فرایند تفکری که برای رسیدن به تصمیمات گروهی از آن استفاده کردهاید و اطمینان از درستی آنها، کمکتان کند.
جهتگیریهای روانی فراوان دیگری هم هستند که در تصمیمگیری، مستعد آنها هستیم و ممکن است که باعث شوند تا اقدامی غیرمنطقی انجام دهیم. این جهتگیریها عبارتند از تمایل به رسیدن سریع به نتیجه (لنگر انداختن)، انتظار تأثیر رویدادهای گذشته روی آینده (مغالطهی قمارباز) و سرزنش دیگران برای اشتباهات به جای نگاه بیطرفانه به موقعیت (خطای برچسبزدنِ بنیادی). برای اطلاعات بیشتر دربارهی چگونگی اجتناب از این جهتگیریها، به این مقاله مراجعه کنید.
هفتمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : اعتماد به نفس بیش از حد
بسیاری از ما خودمان را دارای تفکری بیطرفانه و عادلانه میدانیم، و فکر میکنیم که همهی اطلاعات لازم را برای رسیدن به نتیجهای درست دربارهی مسئلهای خاص، در اختیار داریم. اما اگر بیش از اندازه به دانش خودتان اعتماد داشته باشید، ممکن است تصمیمات بدی بگیرید، بهویژه اگر سایرین هم شما را «متخصص» بدانند.
افراد معمولا شهرت تخصص و قضاوت درست را با مراقب و روشگرا بودن در تصمیمگیریهایشان به دست میآورند. اما اگر بیش از حد به خودشان مطمئن شوند و بیشتر به دنبال حس درونی خود باشند تا تحلیل موقعیت، ممکن است که این شهرت را از دست بدهند؛ اینجاست که بیتوجهی، اشتباهات مکرر و غرور وارد تصمیمگیری میشوند.
اگر بیش از حد به دیدگاههای شخصِ خودتان اتکا کنید، ممکن است که دچار سوگیری تأییدی بیش از حد شوید. این جهتگیری زمانی اتفاق میافتد که به دنبال اطلاعاتی برای حمایت از باورهای کنونیتان میگردید و دادههایی را که بر خلاف تصورات خودتان هستند، رد میکنید. این شیوه میتواند شما را به سوی اخذ تصمیمات بد سوق دهد، چون همهی اطلاعات مربوطه را مورد توجه قرار نمیدهید.
اگرچه «حرکت بر مبنای حس درونی» گاهی وقتها کار درستی به نظر میرسد، اما باید مطمئن شوید که این احساستان بر پایهی اطلاعاتی بنا شده است که بهطور سیستماتیک گردآوری کردهاید. برای بهبود قدرت تصمیمگیری خود، به منابعی توجه کنید که موقع تصمیمگیری معمولا از آنها استفاده میکنید، و با تمام قوا به دنبال منابع جدید بگردید.
هشتمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : فکر نکردن به عواقب
گاهی اوقات ممکن است که تصمیمی به نظرمان دشوار برسد، زیرا نگران عواقب بلندمدت آن هستیم. اما بعضیها فراموش میکنند که انتخابهایشان میتوانند چه تأثیراتی بر آینده بگذارند و در عوض فقط روی «اینجا و اکنون» تمرکز میکنند.
یک راه برای در نظر گرفتن همهی گزینهها و بررسی عواقب احتمالی، ایجاد درخت تصمیم است. ساخت درخت تصمیم، یعنی تأثیرات بالقوهی تصمیم را بهطور جامع بررسی کنید و ریسکها و پاداشهای بالقوهی راهحلهایتان را طوری محاسبه کنید که تفسیر نتایج را آسانتر کند.
در ضمن میتوانید تحلیل سناریویی اجرا کنید که تفکر دربارهی چگونگی تغییر شرایط در آینده را برایتان ساده کند. این کار به شما اجازه میدهد تا با توجه به نتایج احتمالی مختلف در آینده، تصمیم بگیرید و آنهایی را که احتمال وقوعشان بیشتر است یا تأثیر بیشتری روی تصمیمتان خواهند داشت، شناسایی کنید. با ایجاد برنامهها و تصمیمها بر پایهی محتملترین سناریوها، میتوانید مطمئن باشید که خوب هستند، حتی اگر شرایط تغییر کنند.
نهمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : عدم برقراری ارتباط مؤثر
شاید این مورد واضح به نظر برسد، اما هنگامی که تصمیمی گرفتید که دیگران را تحت تأثیر قرار میداد، باید دربارهاش با آنها صحبت کنید. یکی از بدترین اشتباهاتی که افراد مرتکب میشوند، عدم صحبت دربارهی تصمیماتشان در زمان و به شیوهی مناسب است، و این امر میتواند باعث ایجاد شایعاتی میان گروه یا حتی در سازمان شود.
به کسانی که تصمیمتان روی آنها تأثیر میگذارد توجه کنید. آنها به چه اطلاعاتی نیاز دارند و جذابترین و جالبترین روش برای برقراری ارتباط با ایشان چیست؟ اگر قرار است این تصمیم تأثیر فوقالعادهای داشته باشد، یا اگر شما در بحران هستید، بهترین روش برای اینکه در این باره به دیگران اطلاعرسانی کنید، روش رودرروست.
برای کسانی که مستقیما تحت تأثیر تصمیم شما قرار نمیگیرند، ولی همچنان از پیامدهای آن منتفع میشوند، رویکرد متفاوتی را پیش بگیرید. برای این دسته از مخاطبان که گستردهتر هستند، میتوانید خلاصهای از تصمیمتان را مثلا در قالب ایمیل ارائه کنید. احتمالا آنها به جزئیات کمتری نسبت به ذینفعان اصلی نیاز دارند، اما باز هم باید اطلاعات پیشزمینهای به ایشان بدهید، مثلا اینکه چگونه به این تصمیم رسیدید و تصمیم شما چه تأثیری بر آنها میگذارد.
دهمین هفتمین تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : سرسختانه ادامه دادن
هیچ کس دوست ندارد به تصمیمات اشتباهش اقرار کند، بهویژه وقتی برای مسیری که در آن گام برداشتهاید، سرسختانه مبارزه کردهاید یا وقتی تغییر مسیر، پیامدهای سیاسی، عاطفی، اخلاقی یا مالی دارد. متأسفانه یکی از دامهایی که برخی از افراد در آن گرفتار میشوند، «تشدید» تعهدات است که به مراتب بیشتر از چیزی است که برای یک تصمیمگیرندهی منطقی اتفاق میافتد .
اغلب، افراد این کار را به خاطر چسبیدن به دیدگاه بیش از حد خوشبینانه به آینده، انجام میدهند، آنها امیدوارند که تصمیم اولیهشان سرانجام درست از آب درآید. این اتفاق زمانی روی میدهد که آنها از پیش، حساب عاطفی فراوانی روی کار سختی که در مسیر پروژه انجام دادهاند، باز کردهاند و شاید احساس میکنند که «جلوی ضرر را گرفتن» به معنای اقرار به این موضوع است که آنها در کارشان خوب نیستند.
وقتی به این فکر میکنید که آیا در اجرای تصمیمتان پیش بروید یا نه، باید بدانید که زمان و پولی که قبلا روی این پروژه صرف کردهاید، «هزینههای از بینرفتهای» هستند که دیگر باز نخواهند گشت، و اینکه باید آنها را پشت سر بگذارید تا بتوانید به مقصد تصمیمتان برسید. باید بیطرف بمانید و همهی حقایقی را که در پیش رو دارید، مورد توجه قرار دهید و تلاش کنید تا احساسات خود را در این زمینه دخالت ندهید.
اشتباه در بیزینس یا بیزینس در اشتباه؟!
گلن لوپیس، رئیس شرکت Glenn Llopis Group در باره تصمیم گیری اینگونه میگوید :
استراتژی در تصمیم گیری های مهم ، بسیار ضروریست و کارآفرینی دنیایی ساده و سرگرم کننده نیست ! و تبدیل شدن از یک کارمند معمولی به یک کارآفرین ، یک طرز فکر جدید است، [ مثل تبدیل شدن یک مرد معمولی به سوپرمن ! ] دنیای کارآفرینی ، داشتن درآمد ثابت ماهیانه و تفریح و خوشگذرانی نیست و سفر هرشخص به دنیای کارآفرینی با دیگر افراد متفاوت است .
آرام بودن در شرایط بحرانی سخت و گرفتن تصمیمهای درست ، نقطه مشترک سفر کارآفرینان است .پس یک تصمیم نادرست، میتواند نتایج نامطلوب و بدی را به همراه داشته باشد و همین، دلیل اصلی شکست خوردن ۵۰ درصد کسبوکارها در پنج سال اولیه تاسیس شان بوده و شکست ۷۰ درصدی آنها در طی ۱۰ سال بعد از تاسیس است.
پس همانطور که دربالا گفتیم و به گفته خود گلن لوپیس ، یک تصمیم درست یا غلط تعیین کننده حیات آینده یک کسب و کار را رقم میزند . حال ببینیم چه سَم هایی ، تصمیم های ما را به سمت تصمیم گیری غلط هدایت می کنند ؟
سَم اول تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : میل به کمال گرایی یا کامل بودن
دقت کنید ! چیزی به اسم کمال یا کامل بودن وجود ندارد پس راه های بیشتر و بهتری هم میتواند وجود داشته باشد . توجه بیش از حد انسان ها به کمال گرایی یا کامل بودن در هرچیزی باعث میشود خلاقیت ازبین برود و هیچ کاری به درستی انجام نشود .
پس اگر میخواهید در کسب وکار خود موفق ظاهر شوید ، سَم کمال گرایی را کنار بگذارید و به مسائل موجود واقع بین باشید .تغییر مداوم در کسب و کار خود داشته باشید و بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه کنید .
سَم دوم تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : به تعویق انداختن
گرفتن تصمیم های اشتباه در کسب وکار زمانی اتفاق می افتد که شما به عنوان رهبر کسب وکار ، اقدامات ضروری برای تغییر در کسب وکار را جدی نگیرید ! ویا به آن به اندازه کافی توجهی نکنید .
هرچه قدر راه های ساده تری را برای حل مشکلات خود انتخاب کنید ، درواقع یک قدم به گرفتن تصمیمات اشتباه نزدیک میشوید. اگر میخواهید عاقلانه رفتار کنید و تصمیمهای هوشمندانه بگیرید باید مسئولیتپذیر باشید و اعتماد دیگران را جلب کنید.
سَم سوم تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : حریص نبودن برای رشد و پیشرفت
اگر باخود عهد میکنیدکه رهبر یک کسب و کار هستید و برچسب کارآفرین بودن به خود میزنید ، پس باید بدانید که تفکر رشدپذیر باید داشته باشید.
دقیقا همان طرز تفکری که به شما میگوید چیزی به اسم کافی بودن در این دنیا وجود ندارد! اگر متفاوت فکر میکنید پس باید همیشه، تشنهی امتحان فرصتهای نو وچالش های جدید باشید؛ شاید بپرسید چرا ؟ دلیل آن بسیار واضح و ساده است : چون شما به اندازه کافی نمیدانید که کدامیک از این فرصت و راه ها باعث رشد کسبوکار خواهند شد.
حریص بودن یعنی ایجاد تأثیرگذاری و پیدا کردن راههایی برای حرکت داشتن به صورت مداوم. روزی که به این چیزها اهمیت ندهید، زمانی است که انگیزهی خود را برای رقابت از دست خواهید داد و تصمیمهای بد خواهید گرفت.
سَم چهارم تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : به جزئیات توجه کافی نمی کنید
آن دسته از کارآفرینانی که به جزئیات و روش انجام درست کارها توجه ویژه ندارند، درواقع کسانی هستند که یاد نمیگیرند چندین کار را به صورت همزمان انجام دهند و تصمیمهای مهم را بگیرند.
دروازه توجه به جزئیات و ریز شدن به نکات ، نیازمند پرسیدن سوال های زیادی است. جواب سوال هایی که نمیدانید را حدس نزنید ! مانند یک دانش آموزش شاگراول و خودش جوش ! سوال بپرسید تا یاد بگیرید و جواب های درست دریافت کنید .
سَم پنجم تصمیم گیری اشتباه در کسب و کار : برای تفکر انتقادی وقت زیادی نمیگذارید
وقتی به دنیای کارآفرینی وارد می شوید ، زمان به سرعت برای شما درحال گذر است خصوصا زمانیکه برای بقای کسب وکار خود درحال تلاش و چانه زدن هستید !
پس اجازه ندهید تا دنیای کارآفرینی شما را محدود به چیزی بکند. همیشه چند گام به عقب بازگردید و در مورد مسئولیتها و فشارها به طور انتقادی به تفکر بپردازید. زمانی که خودتان را برای داشتن طرز تفکر انتقادآمیز پرورش میدهید، نه تنها از تکرار اشتباهات قبلی اجتناب میکنید بلکه در آینده تصمیمهای بهتری خواهید گرفت.
کارآفرینان، جادوگران کسب و کارو متحول کننده گان غیرقابل پیش بینی هستند ! این دسته آدم های بی شاخ و دُم و به ظاهر عادی از هیچ تلاشی برای زنده ماندن کسب و کارشان و پیشرفت دریغ نمی کنند و همواره آینده را همچون دروازه ای باز به سوی موفقیت می بینند.
در آکادمی آی تی من با آموزش استارتاپ و آموزش کسب و کار سعی کردم تا مفاهیم و آخرین مقالات بروز این حوزه را برای شما قرار بدهم. شما درمورد کارآفرینی چطور فکر می کنید ؟ آیا کارآفرینی سخت است ؟ چه سَم های دیگری را میشناسید که کمک به گرفتن تصمیمات اشتباه در کسب وکار میشود ؟ منتظر نظرات شما در این زمینه هستم .