کارآفرینی در ایران چطوری هست؟ آیا کارآفرینان ایرانی مظلوم هستن؟
کارآفرینی در ایران چطور هست؟ آیا کارآفرینان این دیار مظلومان واقعی هستن؟ تو این یادداشت از رشد کسب و کار درباره این موضوع صحبت میکنم.
کارآفرینان این دیار مظلوم هستن چون هنوز هستن کسانی که تفاوت میان یه کارآفرین نوآور رو با یه رانت خوار سیری ناپذیر یا اشراف زاده ثروتمند رو نمیدونن! [و هر دوشون در نهایت دزد هستن و کاری نکردن برای رسیدن به موفقیت و این کاراییکه کردن تا به موفقیت برسن هیچ کاری نداره و همه میتونن انجام بدن! (خیالی که اکثر مردم دارن)]
مظلوم هستن چون هیچ دست یاری رسانی پیرامون خود نمیبینن، بلکه هر دستی میبینن یا یاری خواه هست یا مطالبه گر[یا سنگ اندازی میکنه مثل مالیات های گاه و بیگاه و مجوز های بی ربط یا عضو شدن در انجمن و اتحادیه هایی که صرفا عضو میشی اما خدماتی نداری!]
مظلوم هستن چون هنوز بسیاری از دولت مردان ما نمیدونن که سرمایه اصلی برای جهش اقتصادی در هر کشوری به ویژه اقتصاد رکود زده ما، کارآفرینان ریسک پذیر، صبور و نوآورند، نه منابع نفت و گاز و کانسارهای رنگارنگی که آنها رو دچار غرور و سرمستی میکنه و از توجه به گنج های نهفته در میان شهروندان غافل میکنه.
مظلوم هستن چون هنوز دستگاه های نظارتی ما نمیدونن که ارزش برخی از کارآفرینان ما حتی از ارزش برخی آثار باستانی ما بیشتر هست و بنابراین کارآفرین رو نباید با ارزش پول سنجید و اونو به خاطر شکست هاییکه بخش اعظم اون ناشی از بی ثباتی ها و سوء مدیریت کلان اقتصادی کشور بوده، مقصر دانست…
فهرست مطالب
مظلومیت کارآفرینی در ایران
مظلوم هستن چون کودکان ما نام بسیاری از بازیگران، خوانندگان و فوتبالیست های داخلی و جهانی رو میشناسن ولی هیچ نامی از هیچ کارآفرین ایرانی در ذهن آنها قرار ندادیم…
مظلوم هستن چون در دنیایی که همه به کوچکی خو گرفتن، آدم های بزرگ رو برنمی تابیم…
مظلوم هستن چون در عصری که پی د پی، فساد های افسانه ای پدیدار میشه بازشناسی یه کارآفرین حقیقی از یه رانت خوار فاسد، کاری بس دشوار هست… [که اینم به خاطر جا به جا شدن خیلی از ارزش ها و متاسفانه نبود آموزش کافی میان مردم هست…]
مظلوم هستن چون هنوز نظام مالیاتی ما به این باور نرسیده که کارآفرینان بار سنگین مستمری ایام بیکاری نیروی کار رو از دوش دولت ها برمیدارن و بر دوش خودشون میذارن. [و سوال نهایی : چرا باید مالیات بدن؟ حال گیریم که باید مالیات هم بدن، چرا اونقدر سنگین که کمرشکن باشه؟!]
مظلوم هستن چون هنوز نظام بیمه و بانک ما نیدونه که در دوران رکود اقتصادی باید به حمایت از کارآفرینان بیاد نه آنکه فشار برای باز پس گیری بدهی های کارآفرینان رو بیشتر کنه و آنان رو زمین گیر و محاکمه و زندانی کنن…
مظلوم هستن چون دستگاه متولی ما نمیدونه که زندانی کردن یه کارآفرین مثل تخریب کردن یه اثر باستانی هست که عمرها و هزینه های گزافی برای ساخت اون صرف شده است…
قانون ورشکستی برای کارآفرینی!
مظلوم هستن چون برخلاف همه دنیا، قانون ورشکستگی در این دیار به یه قانون مهجور و صوری و ناکارآمد تبدیل و به همین علت باعث شده که وقتی کارآفرینی در مسیر پر از مخاطره خویش ناکام میمونه، محکوم به نابودی و اجازه شروع دوباره نخواهد داشت.
مظلوم هستن چون مردم ما هنوز در داوری خویش درمورد آنان، بین قصور و تقصیر تفاوتی نمیذارن و اگه کارآفرینی شکست خورد، به جای آنکه انگشت اتهام رو به سوی شرایط و عوامل بیرونی نشانه برن که کارآفرین رو به سوی شکست سوق داده =، به سوی شخص کارآفرین نشانه میرن…!
مظلوم هستن چون دولت های ما، اغراض سیاسی خودشونو در برخورد با کارآفرینان نیز سرایت میدن و سرانجام کارآفرینان ما مظلوم هستن چون هنوز دانشگاه های ما احساس مسئولیت نمیکنن تا بستر افکار عمومی رو برای پیشروی کارآفرینان به سوی افق های مبارک هموار و سازگار کنن و دانش خودشونو در جهت تصحیح و تقویت عملکرد کارآفرینان به کار نمیگیرن… [یکی از مهم ترین مشکلات دانشگاه و سیستم آموزشی دقیقا همینه ! پرورش کارمند به جای کارآفرین و پروش آدم مطیع به جای آتش به اختیار…]
فراموش نکنیم که ٨٠ سال از تأسیس نظام دانشگاهی ما میگذره اما هنوز ما هیچ رشته ای برای آموزش، تقویت و مشاوره به کارآفرینان تأسیس نکردیم [درد بزرگ…!]
منبع : بخشی از بیانیه ۵ اقتصاددان: محمود ختایی، محسن رنانی، محمد طبیبیان، حسن طایی و عبدالحسین ساسان در سوگ محمدعلی موسیخانی، کارآفرین ایرانی