انتقاد صحیح بلدیم؟ اصلا خودت چیکار کردی؟! بلدی انجامش بدی؟
انتقاد صحیح بلدیم؟ یادداشت هایم اکثرا کوتاه و گاها فی البداهه هستند. در حین کارکردن به ذهنم می خورد بنویسم، راستش نوشتن برایم تبدیل شده به گوشه ای از زندگی دیجیتالی ام و سایت شده دفترچه یادداشت دیجیتالی من! این بار درباره انتقاد صحیح نوشتم.
وقتی شروع به نوشتن می کنم نمیدانم چی مینویسم! آری نمی دانم! ولی زمانیکه تمام شد میفهمم چه نوشته ام و چه ذهنی پر از نوشته های نانوشته دارم.
امروز که داشتم کار می کردم به این یادداشت نانوشته رسیدم و تصمیم گرفتم تبدیل به نوشته اش بکنم :
نقد بیجا و یک طرفه ؛ چیزیست که این روزها به عنوان عینک روشن بینی و روشن فکری ازش یاد میشه. خیلی وقت ها یادمون میره کی بودیم ، چی هستیم و چه خواهیم شد؟!
وقتی میزگرد انتقاد تشکیل میشه، به خوبی بلدیم از تخریب، تهمت، اظهارنظر بی مورد و تصمیم گیری به جای افراد … صحبت کنیم
وقتی صحبت از راهکار میشه تو لاک دفاعی خودمون فرو میریم؛ تا مبادا کسی از ما چیزی نپرسه، انگار نه انگار ما همونی بودیم که با آب و تاب انتقاد میکردیم
احترام گذاشتن به تصمیمات بقیه، علاقه ها، سلیقه ها و کارهای دیگران یکی از نشانه های بزرگ بودن آدمیست
انتقاد درست زمانی جواب میده که در وقت و جایگاه صحیح ازش استفاده بشه و قبل از هرچیزی فلش انتقادگرایانه را به سمت خودمون نشونه بریم و این سوال رو همیشه از خودمون بپرسیم : خودت چیکار کردی؟!
به نظر شما انتقاد کردن راحت تره یا اجرا کردن؟ واقعا چی میشه که انقدر راحت از بقیه انتقاد میکنیم ولی پای عمل خودمون که میرسیه اصن نمیتونیم بهش عمل بکنیم و دوست هم نداریم کسی ازمون انتقاد بکنه؟ تا حالا شده فی البداهه چیزی را بنویسی؟ در صفحه یادداشت ها درباره چیزهای مختلف نوشتم حتما مطالعه کنید.