اولویت بندی کارها و فعالیت ها و رتبه بندی کردن چیزی که قابل رتبه بندی نیست!
اولویت بندی کارها و فعالیت ها یه چیز مهم و البته خیلی خوب برای توسعه فردی و توسعه سازمانی به حساب میاد. اما اینکه بتونیم چیزایی رو که غیرقابل اندازه گیری هستن رو رتبه بندی کنیم، جای بحث داره…
اندازهگیریِ وزن، کار مفیدی به حساب میاد و ۱۰ کیلوگرم، دوبرابر ۵ کیلوگرم هست.اندازهگیریِ چیزها و سپس رتبه بندی اونا، بطور موثری ما رو قادر میسازه تا انتخاب های بهتری داشته باشیم و کاراییمون افزایش پیدا کنه.
گاهی در گیر و دار اِستاندارد کردن و نظم دهی به یه دنیای پیچیده، شروع به اندازهگیری چیزهایی میکنیم که به راحتی اندازه گرفته نمیشن و چون اونا رو اندازه گیری کردیم، با شدت رتبه بندی شون میکنیم.
رتبه ی خوب در کنکور، خواه ناخواه سطح خوب شما رو در اون رتبه بندی نشون میده فقط همین!!! مانده ی حساب بانکی (bank balance)، مقدار پولی که در حساب تون دارین رو اندازه میگیرین! همین و بس…
ما بخاطر دشواری هایی که سیستم در اندازه گیری چیزهای غیرقابل اندازگیری با اونا روبروست، برای خودمون، نماینده ها و مِلاک هایی خلق میکنیم. ما چیزهایی مثل محبوبیت عمومی رو مِلاک قرار میدیم تا تشخیص بده که آیا فلان کارِ خلاقانهی انسانی، ارزشمنده یا نه؟!
اولویت بندی کارها و فعالیت ها ؛ رتبه بندی که برای کالا ایجاده شده نه انسان ها…
این روش رتبه بندی، برای پردازش کالاها ساخته شده ولی به طرز غیرقابل کنترلی، در حال اجرا انسان هاست!!! یه رتبهی دقیق، شماره ای بیش نیست. جایگزینی غیردقیق و بینهایت بدردنخوره… اینجور مِلاکها توسط سیستمی ساخته شده، رواج یافته و مورد اعتماد قرار میگیرن که شهوتِ یقین و نظم (certainty & order) داره…
شاید فهمیدنِ فریبی که در پشت این مِلاکها قرار داره به ما کمک کنه تا از پذیرش اونا پا پس بکشیم و بجای اون ملاک ها، به چیزهایی که واقعاً اهمیت داره توجه کنیم.
اگه توی مدیریت زمان کسب و کارت مشکل داری و نمیدونی چکار کنی تا موفق بشی، پیشنهاد میکنم تا مطلب مدیریت زمان در کسب و کار رو بخونی که خیلی بهت کمک میکنه.
تو این مقاله سعی کردم تا درباره اولویت بندی کارها و فعالیت ها یه یادداشت جمع و جور و کوچیک ارائه کنم تا به دردت بخوره. به نظرت آیا اولویت بندی کارها و فعالیت ها باید کمی باشه یا کیفی؟ نظرت رو برام کامنت کن.