معیارهای ارزیابی ایده برای هر استارتاپی بسیار مهم است. هر استارتاپی قبل از اجرای ایده خود باید با توجه به معیارهای مناسب، آن را ارزشگذاری و امکانسنجی کند تا در مسیر خودش قرار بگیرد و به شکست نخورد. در ادامه همراه با آی تی من ، جلال ترابی باشید.
شاید تا به حال ایدههای شکست خوردهی بسیاری داشتهاید. احتمالا در مورد شکست آنها خودتان را سرزنش میکنید که شاید اگر زحمت بیشتری کشیده بودید، به نتیجه میرسیدند. کمکاری همیشه دلیل شکست نیست. بعضی از ایدهها به ذات محکوم به شکست هستند. ولی چگونه میتوان به ارزش ایدهها قبل از اجرا پی برد؟
پیشنهاد میکنم از مقالات استارتاپی که قبلا نوشتم، استفاده کنید :
فهرست مطالب
آموزش استارتاپ
روزها که تب استارتاپ و کارآفرینی بسیار داغ شده است، ایدههای بسیاری به همان سرعت که گوش را کر میکنند، از یاد هم میروند. تنها درصد اندکی از استارتاپها به مرحلهی سوددهی مناسب میرسند و پتانسیل تبدیل شدن به بنگاه اقتصادی بزرگ را دارند.
اما تفاوت استارتاپهایی که به شرکتهای بزرگ تبدیل میشوند با آنهایی که شکست میخورند چیست؟ شاید بخت و اقبال استارتاپهای موفق در مواردی مثل اولین بودن یا فرصتهای منطقهای را بیان کنید.
ضمن قبول ادعای فوق، اما همهی استارتاپهای جدید موفق نبودهاند. بهتر است قبل از شروع هر فعالیتی برای اطمینان از امکان موفقیت آن، پاسخ سوالات زیر را به دست آورید.
نکته اول برای معیارهای ارزیابی ایده : آیا ایده، مشکلی را حل می کند؟
اولین قدم برای ارزیابی طرح کسب و کار از همه سختتر است. امروزه کشف مشکلی که شرکتهای دیگر تا کنون قدمی برای حل آن برنداشتهاند، بسیار سخت شده است. حتی اگر راهحلی برای مسالهی حل نشدهای داشته باشید، جلب نظر مشتریان به خدمات جدید هم کار آسانی نیست.
در ارزیابی اولیه به مزیت اقتصادی راهحل توجه کنید. به بیان دیگر آیا پتانسیل بازار و درآمد احتمالی طرح ارزش دردسرهایش را خواهد داشت؟ بسیاری از استارتاپهای ناکام برای مشکلات ثانویه و کم ارزشی راهکار ارائه میکنند که مشتریان کمی حاضر به پرداخت هزینه برای خرید محصولات آنها هستند.
بهینهسازی روشهای قدیمی با فناوریهای جدید یکی از مسیرهای مطمئن برای استارتاپها است
در ایدهپردازی باید به حل دغدغههای اصلی مردم توجه کنید. تا زمانی که بهترین راهحل ممکن برای آن کمبودها باشید، مشتریان همواره از محصول شا استقبال خواهند کرد.
بهینهسازی روشهای قدیمی با فناوریهای جدید یکی از مسیرهای مطمئن برای کسب وکارهای استارتاپی است. با نگاهی به شاخصهای اجتماعی و اقتصادی، میتوان فرصتهایی ناب برای حل و فصل مشکلات موجود کشف کرد. از توجه به پیشنهادات سازندهی مشتریان نیز غافل نباشید. دغدغههای و گلایههای آنها، خلاهای اکوسیستم فعلی را آشکار میکند.
نکته دوم برای معیارهای ارزیابی ایده : آیا بنیانگذاران استارتاپ، اشتیاق دارند؟
تنها یافتن ایدهی ناب و دست نخورده برای موفقیت استارتاپ کافی نیست. گاهی اوقات برای چرخاندن چرخ کسب و کار، مجبور به فعالیت شبانهروزی خواهید شد. شاید برای مدتهای طولانی درآمدی نداشته باشید و حتی مجبور به خرج پساندازتان در مسیری نامطمئن شوید.
جز با عشق و علاقهای قلبی نمیتوان سختیهای پیش رو را تحمل کرد. همهی افراد تیم باید وقف هدف و متعهد به آن باشند تا در مواقع بحرانی بتوانند به همدیگر دلگرمی بدهند.
نکته سوم برای معیارهای ارزیابی ایده : بازار طرح شما چقدر بزرگ است؟
هیچ کسب و کاری قادر به تصاحب تمام درآمد بازار فعالیت خود نیست. کارشناسان بر این باورند که استارتاپها در ابتدای کار باید برای تصاحب حداکثر ۱۰ درصد از سهم بازار برنامهریزی کنند. پس برای کسب درآمد مناسب باید در بازارهای بزرگ وارد شوید. برای درک صحیح از ارزش بازارهای تجاری از کارشناسان خبره مشورت بگیرید.
نکته چهارم برای برای معیارهای ارزیابی ایده : چقدر خود را لایق پیاده سازی می دانید؟
احتمالاً با اطمینان از انطباق ایده با موارد بالا شاد و خرسند به دنبال اجرای آن خواهید رفت. اما باید به توان فنی خود نیز توجه داشته باشید. آیا تیم شما میتواند به خوبی از پس طراحی ساخت و پشتیبانی طرح برآید؟ برای اطمینان از این قضیه میتوان به بررسی امور فنی و درصد موفقیت پروژههای سابق رجوع کرد. باید محصولی ارائه دهید که مشتریان مشتاق به خرید آن باشند.
اگر طرح شما با موارد اشاره شده منطبق نباشد، بهتر است زمان بیشتری را برای کشف ایدهای بهتر و کارآمدتر اختصاص دهید در غیر این صورت کسب و کارتان با انواع و اقسام مشکلات مواجه شده و ضررهای هنگفتی را متحمل خواهید شد.
نظر شما درباره استارتاپ و تحقیقات قبل از آن چیست؟ آیا این امر مهم است؟ منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم.