بازهم وبگردی، و بازهم مطالب زیبا و جالب! این دفعه یک مطلب بحث برانگیز باعنوان استخدام دهه هفتادی ها براتون پیدا کردم که بد نیست بخونید. چون خودمم متولد دهه هفتاد هستم برام جذاب بود. در ادامه همراه با آی تی من ، جلال ترابی باشید.
خب، این دفعه آرمان حسینی درباره استخدام نکردن دهه هفتادی ها و دلایل جالبش گفته که بی مقدمه میریم سراغ مطلبش :
چند روز پیش عکسی در توییتر دیدم که شخصی به نقل از رفقایش در رابطه با معایب کار کردن با متولدین دهه هفتاد نوشت و با ذکر کردن دلایلی مثل «عدم احترام به بزرگتر، اعتماد به نفس کاذب، توقع رفتن راه چند ساله در چند روز، سرپیچی از دستورها، کار نکردن طبق روال سیستم و بازیگوشی»، این نکته را یادآور شد این ویژگی عمده این دهه است و در بسیاری از متولدین آن مشاهده میشود.
با دیدن این کپشن سطحی و بیمنطق و سیل نظرها در لینکدین و توییتر، لازم دانستم نکاتی را در رابطه با این موضوع در ویرگول بنویسم تا هم اولین پست وبلاگم بعد از سالها باشد و سبب خیر شود و هم به عنوان یک دهه هفتادی، یک سری موارد بدیهی را توضیح دهم تا اگر با این موارد مخالف بودید، دهه هفتادیها را استخدام نکنید.
استخدام دهه هفتادی ها… بکنیم یا نکنیم؟
نکته اول: روال تکامل و مدل زیستی انسانها در طول تاریخ فعلا به گونهای است که «همه» بعد از گذشت چند سال طی کردن کودکی – نوجوانی – جوانی به میانسالی و بعد از آن به پیری و کهنسالی میرسند و یک سازمان نمیتواند با اکسیر جوانی همه را در یک رده سنی نگه دارد و یا با تکنیکهای مدیریتی، میزان انرژی یک آدم ۴۰ ساله را همانند یک آدم ۲۴ ساله کند. از همین رو اینکه در را بر روی متولدین یک دهه ببندیم و نگاه سن محوری داشته باشیم، بسیاری از وجههای ابتدایی انسانی یک آدم بالغ را زیر سوال میبریم و لاغیر.
نکته دوم: من جزو آن دسته از آدمهایی بودهام که از سن کم (۱۵ سالگی) کار را شروع کردهام و به لطف همین موضوع همیشه در محیطهای کاری کوچکترین شخص بودهام اما این موضوع هرگز هیچ ارتباطی با روحیه کاری من و سایر صفتهای ذکر شده در پاراگراف اول نداشته.
شاید برخی همکاران ناخودآگاه و به صرف یک شوخی ساده و یا عدم آگاهی، گاهی موضوع دهه شصت و هفتادی بودن را مطرح کردهاند اما هر چه آدم کار درست در این سالها دیدهام کوچکترین اشارهای به سن و سال نداشته و موضوع مهمتر در این بین برای همه آنها، پشتکار، روحیه کار تیمی، استعداد و رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده سازمان بوده است.
دهه شصتی های سختی کشیده
نکته سوم: بله همه ما قبول داریم که دهه شصت پر از سختی و کاستی برای متولدین آن دوره و قبل از آن بوده است. دوران جنگ و سهمیه کالای مصرفی و نبود بسیاری از امکانات و حتی محیطهای کاری متفاوت و جمعیت زیاد در سودای رسیدن به دانشگاه برای یک زندگی بهتر.
اما بیایید واقع بین باشیم و این موضوع را یکبار برای همیشه حل کنیم. «هر نسل دغدغهها و مشکلات مربوط به زمان خود را دارد» و یک سبک زندگی در دورهای خاص و شرایط جامعه در آن دوره، دلیل بر برتری و یا ابزار انتقاد شخصی نمیشود. دهه هفتاد و هشتاد هم با چالشهای خاص خود مواجه است و اگر بخواهیم کمبودهای خود را مانند چکش به سبب تحقیر و یا بیان برتری بیان کنیم، بهتر است از کمک یک تراپیست بهرهمند شویم.
کله شق های یه دنده و از خود راضی !
نکته چهارم: تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت است و سرانه درآمد کشورها در ۱۰۰ سال گذشته نشان میدهد سطح رفاه عمومی مردم عموما در حال افزایش است. اینکه در دهه ۶۰ شمسی پیدا کردن یک کتاب در نوجوانی گاها سخت بود اما الان یک آدم ۱۲ ساله با آیپدش میتواند کل ویکیپدیا و یوتیوب (با VPN مرغوب) را ببیند و یا با دوستانش چیکن برگر با سیبزمینی فراوان سفارش میدهد، امکانی است که حالا در اختیار او و هم نسلهایش قرار گرفته است و نمیتوانید بابت این موضوع از کسی شکایت کنید و اگر این کار را میکنید میتوانید دوباره رجوع کنید به راهکارم در انتهای پاراگراف قبلی. همچنین اینکه شما «اوشین» دیدهاید و آنها ندیدهاند صرفا برای مرور خاطره و نوستالژی کفایت میکند و نه بیشتر.
نکته پنجم: موضوعاتی مثل بازیگوشی و یا احترام به بزرگتر، به لحاظ فرم موضوع و ماهیت آن، یک چیز کلی است و نمیتوان با آن برای یک دهه و یا چند دهه نسخه پیچید. احترامها دستخوش تغییر زیادی نشده بلکه مدل آن عوض شده است.
شاید شما ۱۰ سال بیش به نشانه احترام، پدرتان را از یک نقطه به نقطه دیگر میبردید اما حالا برایش اسنپ میگیرید. حالا روزهایی که وقت و انرژی داشته باشید هم با او همراه میشوید و از این موضوع لذت میبرید. همانطور که میبینید اسنپ گرفتن بیاحترامی نیست و صرفا یک راهکار مناسب برای حل موضوع است.
بله قربان گوی های مدیرپندار
همچنین بعضی آدمها بنا به مشخصات فردی خود، بازیگر و کنجکاو هستند. مگر اردوی کار اجباری است که همه ساعتها سرشان را در مانیتور بکنند و «بله قربان» گویان به کارشان ادامه دهند؟ اگر احترام بله گفتن و اطاعت بدون قید و شرط است که دیگر تکلیف مشخص است و نیاز به توضیح نیست.
اما همه ما میدانیم گذشت آن دورانی که برای دیدن یک مدیرعامل باید هفتهها زمان میگرفتی و ترسان و لرزان به دیدارش میرفتی و خواستهها را با سری کج بیان میکردی. حالا فرهنگ سازمان و کاری هم عوض شده و شما ممکنه است قهوه سر صبح را کنار مدیرعامل خورده و یا مستقیما در توییتر به رفتار سازمانش انتقاد کنید.
این پست صرفا یک یادآوری بود برای نکاتی بدیهی و در حال حاضر کلی آدم دهه هفتادی وجود دارند که در حال حاضر جزو نیروهای کلیدی استارپآپهای بزرگ ایران هستند و یا سرویسهایی راه انداختهاند که شما در حال حاضر کاربر آن هستید، پس هر چقدر زودتر نگاه «سنی» را در راستای سنجش آدمها کنار بگذاریم به پیشرفت خود و جامعه کمک کردهایم. در ضمن کم نیستند دوستان صمیمی و اساتید من که متولد دهه پنجاه و شصت هستند و تجربههای بینظیر آنها، همیشه کمک راه من بوده اما این جدا و آن جدا.
نویسنده : آرمان حسینی
در صفحه خارج از آی تی من می توانید یادداشت های خاج از دنیای فناوری و استارتاپ را مطالعه کنید. نظر شما درباره مطلب آرمان حسینی چیست؟ آیا دهه هفتادی ها صرفا گودزیلاهایی هستند که هیچ چیز نمیدانند؟ یا باهوش هایی هستند که راه خودشان را بلد نیستند؟ منتظرن نظرات شما هستم.
22 پاسخ
به عنوان یک دهه هفتادی که داره تلاش میکنه برای ایندش،با حرف های ایشون خیلی موافقم و میخوام یک جمله از استادم را بگم:حرکت کن،یادبگیر،این چرخه رو تکرار کن
درود بر تو
من هم چندین بار با چنین عبارتی مواجه شدم و همیشه هم مثال های نقضی که در این چند سال گذشته به واسطه همکاری با افرادی از همین نسل داشتم رو براشون توضیح دادم.
برعکس این دیدگاه من حتی به شخصه معتقدم استعدادها و توانایی هایی در این نسل به واسطه برخورد اولیه شون با مفاهیمی مانند اینترنت و ارتباطات گسترده بوجود اومده و رشد کرده که شاید در نسل های پیشین شاهدش نباشیم و ترکیب چنین نواندیشی با تجربیات سازمانی افراد نسل های دیگر می تواند موتور محرک بسیار قدرتمندی برای یک سازمان ایجاد کند.
خیلی موافقم باهاتون
چقدر این حرفشان بدون منطق و غیرعقلانی بوده است.
این هم نظری هست
مطلب خوبی بود و درست هم بود . نگاه سطحی بیشتر از سن به جامعه ضرر می زنه
کتاب سبک زندگی به روایت انقلاب رو مطالعه کنید کتاب خوبیه گفتم شاید بدردتون بخوره.
نوشته دکتر کوشکی
سپاس از معرفی کتاب
من دهه شصتی هستم و معتقدم از وقتی دهه هفتادی های دانشگاه رفته وارد بازار کار شدن بازار کار خراب شد چون اغلب بخاطر اینکه از سمت پدر و مادر حمایت میشن نیاز مالی ندارن و با دستمزدهای پایین کار میکنن.
براحتی کارشون رو عوض میکنن و زمانی که برای اموزششون تو شرکت صرف میشه هدر میره.
تو محیط کار قوانین فضای اداری رو رعایت نمیکنن و با ظاهر نامناسب و رفتار نامناسبشون جو رو بهم میزنن.
و بسیاری دلایل که اینجا نمیتونم بیان کنم
نظرتون قابل احترام
بخشی از اینها از تغییر فرهنگ و خیلی از اینها تقصیر دولت هست. دولته که وظیفه داره کفی برای حقوق و دستمزد توی هر حرفه تعیین کنه و اجازه نده کسی با دریافت دستمزد زیر قیمت، بازار رو به هم بریزه. وقتی اشکالی از پایه توی سیستمی هست، دیر یا زود تمام سیستم به هم میریزه. نمیتونید زمان به هم ریختنش، عناصر وقت سیستم رو مقصر بدونید. مقصر فروریختن سازهای از چوبکبریت، وزش باد نیست!
این تقسیمبندی متولدین دههها هیچ تفاوتی با کلیشههای جنسیتی یا نژادی نداره.
خیلی چیز های دیگه هم درگیره
فقط دولت نیست !!!
با احترام صد در صد باهاتون مخالفم ، بنده و بسیاری از همکاران دهه هفتادیم که در ۷ سال سابقه کار گذشته در ۳ شرکت قبلی باهاشون برخورد داشتم هیچ کدوم از این مواردی که شما ذکر کردید رو شامل نشدیم . شاید تجربه شما موردی بوده یا گاها عزیزان قدیمی تر یا به قول شما دهه شصتی حاله امن و قلمرو در محیط کار برای خودشون تعیین کردن که بله با اومدن دهه هفتادی های بعضا باهوش و سختکار و حتی مستقل باعث جابجا شدن این مرزها شده و باید هم به مزاج دوستان خوش نیاد .
درود بر شما . بسیار عالی
مهم ترییییییین قبل از اینکه شروع کنم. به نظرم ورود حتی یک دهه هفتادی به تیم باعث میشه (اکثرا نه همه) انرژی بیشتری داشته باشن و واقعا ببین نشاط و شوری که خودشون اوایل کارشون داشتن، من خودم به شخصه شاهد این موضوع بودم که حتی بعضی های خودشون رو مقایسه میکردن و اصلا رفتار ها و انرژی ها عوض میشه و حالا تجربه خودم
یک ده هفتادی هستم که توی محیط کارم یادگرفتم چطوری حرف بزنم رفتار کنم و کار کنم و به تعامل برسم هیچ مشکلی نداشتم. بخش عمده بهبود عملکردم، به علت وجود هم تیمی های با تجربه و با شعور بود که به جای برچسب زدن یا … دوستانه رفتار رو بهتر رو بهم معرفی کردن خیلی ساده خیلی راحت بدون هیچ مشکلی.
درود برشما
هر فردی چه دهه شصتی چه دهه هفتادی میتونه توی محیط کار خوب عمل کنه یا بد ! اینکه خصوصیات چندتا نمونه از جامعه رو به کل جامعه تعمیم بدیم فوق العاده غیر عقلانیه ! مگر اینکه یه بررسی کاملا علمی انجام بشه و نتیجش گزارش بشه ! هر گردی گردو نیست !!!
درسته دوست عزیز
بازه سنی که الان برای دهه هفتاد وجود داره شاید دلیلش باشد ، مطمعنا دهه شصتی ها در این بازه سنی اینطور بودند. ولی چیزی که خودم در شرکت ها دیدم این هست که دهه هفتادی ها خیلی پر انرژی هستند و در کار تیمی خیلی خوب عمل میکنند.
بله با نظرتون موافقم
درود
این همش بهانه ایه از طرف دهه شصتی ها … چون ما دهه هفتادی ها پر انرژی هستیم تو انجام کارها بنابراین اونها(دهه شصتی ها) دیدن که تو محیط کاری، انتظارها ازشون بیشتر میشه پس گفتن یه جوری باید از شر این دهه هفتادی ها خلاص شد . والا من بارها دیدم تو اون محیط کاری که خودم کار میکنم طرف رفته بود زیراب ما رو زده بود چون نخواسته کم کاری ها و سطح علمی پایین خودش معلوم بشه که بیشتر اوقات بعدش کار به دعوا و اعصاب خوردی منتهی شده .حالا من نمیدونم این ها از سر عقده است تو نسل قبل یا چیز دیگه ولی بهر حال هستن چنین آدمایی تو جامعه ما .
سلام
درست میفرمایین . دهه هفتادی ها افراد پرکار ، پرتلاش و البته fast learner ( زود یادبگیر ) هستند