نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف چطوری باید باشه؟ آیا باید نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف رو درست تنظیم کنیم؟ تو این یادداشت از رشد کسب و کار درباره این موضوع بیشتر صحبت میکنم.
تا حالا شده که توی کار تیمی دنبال انجام به بهترین شکل باشی؟ در این صورت دو به دو تا لطف نیاز داری :
- لطف اول؛ وقتیست که از یه دوست یا همکار میخواین کاری رو براتون انجام بده
- لطف دوم؛ زمانیست که از اونها میخواین که اون کار رو دقیقاً به نحوی که شما انجام میدید، انجام بدن
این دو ربطی به همدیگه ندارن و درخواست لطف دوم، تلاش یا هزینهی بیشتری رو میطلبه.
نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف و رهبران معروف ارکستر
رهبران ارکستر، در طی یکی دو ساعتی که در صحنه هستن، مرتباً مورد قضاوت قرار میگیرن. اونها لباس های گرانی پوشیده، ژست های دراماتیکی به خود میگیرن و تحسین حضار رو دریافت میکنن. اونها برای چرخاندن یه تکه چوب در دست شون، حقوق زیادی دریافت میکنن!!! در حالیکه تنها کسانی هستن که هیچ صدایی در صحنه تولید نمیکنن!
ولی موارد فوق از اونها یه رهبر فوق العادهی ارکستر نساخته ! چیزهای دیگه ای وجود داره که ما نمیبینیم:
- اونها سخت کوشی رو برجسته میکنن
- اونها [برای ساختن سیستم] پول جمع میکنن
- اونها خیلی از (من) ها رو به یک (ما) تبدیل میکنن
- این کارها رو برای دهه ها و به طور مداوم انجام میدن
- اونها مطالعه کرده و فهمیدن که چطور به اینجا رسیدن
- اونها برای تمرین حاضر میشن و طبق برنامه پیش میرن
- اونها میدونن که چه موقع و روی چه صداهایی تمرکز کنن
- رهبران ارکستر، لیستی دارن از کارهایی که باید انجام بدن
- اونها تلاش میکنن تا فرهنگِ سیستم سازی (organization) رو تثبیت کنن
- اونها روحیهی جمعی رو تقویت کرده، هرگونه تردیدی رو به سیستم کمرنگ میکنن
- قدرتشان کمتر از اونه که به نظر میرسه ولی از موقعیتشون، برای رهبری استفاده میکنن نه برای مدیریت
- اونها یه نقطه نظر رو توسعه میدن و اونو نسبت به نیاز شنوندگان و مخاطبان دائمی تنظیم و تعدیل میکنن
این نوع از لیدربودن، در حوزهی خصوصیِ خود فرد رخ میدهد ولی ما به یکباره، محصولش را در صحنه مشاهده میکنیم.