مک دونالد ،برند نام و آشنای این روز های صنعت غذا در آمریکا و جهان است که شعبه های متعددی در سراسر دنیا دارد. در این مقاله قصد دارم تا شما را با هزینهی فرنچایز رستورانهای مکدونالد آشنا کنم. در ادامه همراه با آی تی من ، جلال ترابی باشید.
قبل از هرچیزی، به تاریخچه مک دونالد از زبان ویکی پدیا میپردازم:
مکدونالدز (به انگلیسی: McDonald’s) بزرگترین رستوران زنجیرهای جهان است، که با بیش از ۳۵٬۰۰۰ شعبه در ۱۱۹ کشور، روزانه به ۶۴ میلیون مشتری سرویس میدهد. محصولات مکدونالدز عبارتند از: همبرگر، چیزبرگر، مرغ، سیب زمینی سرخ کرده، صبحانه، نوشابهها و بسیاری موارد دیگر که گاهی برحسب ذائقه یا فرهنگ محلی تغییراتی میکند. اخیراً شروع به عرضه سالاد، ساندویچ لقمهای و میوه نیز کردهاست. بسیاری از مکدونالدها مکانی برای بازی کودکان دارند.
شرکت مکدونالدز در سال ۱۹۴۰ توسط ریچارد و موریس مکدونالد، با مشارکت ری کراک در سن برناردینو، کالیفرنیا بنیان نهاده شد. امروزه دفتر مرکزی این شرکت در اوک بروک، ایلینوی، ایالات متحده آمریکا قرار دارد. درآمد مکدونالدز در سه ساله منتهی به سال ۲۰۰۷، با رشدی ۲۷ درصدی به ۲۲٬۸ میلیارد دلار رسید.
مک دونالد چگونه شکل گرفت؟
خانوادهی مک دونالد در اواخر دههی ۱۹۳۰ از منچستر به هالیوود مهاجرت کردند. ریچارد و موریس مک دونالد بهعنوان عوامل پشتصحنه در استودیوی ساخت فیلم استخدام شدند. پدر آنها یعنی پاتریک مک دونالد در سال ۱۹۳۷ یک کیوسک تهیهی غذا در نزدیکی فرودگاه مونروویا کالیفرنیا راهاندازی کرد.
منوی این رستوران کوچک در ابتدا فقط ساندویچ هاتداگ بود. مدتی بعد ساندویچ همبرگر به قیمت ۱۰ سنت و نوشیدنی آب پرتغال نامحدود به مبلغ ۵ سنت به منوی رستوران اضافه شد. ریچارد و موریس مک دونالد در سال ۱۹۴۰ این کیوسک فروش ساندویچ را چندین کیلومتر جابهجا کرده و به سنبرناردیوی کالیفرنیا منتقل کردند.
آنها اسم رستوران را «McDonald’s Bar-B-Que» گذاشتند. منوی غذایی آنها شامل ۲۵ نوع غذا بود و اکثرشان غذاهایی کبابی بودند. رستوران آنها از آن دسته رستورانهایی بود که مردم داخل ماشین خود در پارکینگ مینشستند و پیشخدمتها سفارش آنها را گرفته و غذا را به آنها تحویل میدادند.
در سال ۱۹۴۸ این دو برادر متوجه شدند که بیشترین سود آنها از فروش همبرگر به دست میآید. آنها منوی خود را تغییر دادند و این بار فقط همبرگر، چیزبرگر، چیپس سیبزمینی، قهوه، نوشیدنیهای بدون الکل و کیک سیب را داخل منوی خود قرار دادند.
تسخیر مک دونالد
این دو برادر در سال ۱۹۵۲ تصمیم گرفتند که ساختمان رستوران خود را با هدف افزایش بهرهوری و داشتن ظاهر زیباتر تغییر بدهند. آنها برای طراحی ساختمان خود آگهی پخش کردند و با حداقل ۴ معمار مصاحبه کردند. و درنهایت استنلی کلارک مستون را انتخاب کردند.
ریچارد و موریس به همراه مستون روی طراحی جدید ساختمان رستوران باهم همفکری کردند. آنها نقشهی رستوران را در ابعاد واقعی و توسط گچ روی زمین تنیس نزدیک خانهی مک دونالدها طراحی کردند. در طراحی رستوران جدید از سرامیکهای قرمز و سفید، فولاد ضد زنگ، ورقههای فلزی با رنگهای روشن، شیشه و نئونهای قرمز، سفید، زرد و سبز استفاده شد.
آنها همچنین لوگوی رستوران یعنی همبرگری که کلاه سرآشپز روی سرش بود یعنی اسپیدی را با چراغهای متحرک نئون طراحی کرد. استفاده از تکنیکهای بازاریابی رستوران معمولی مک دونالد را تبدیل به یک فستفود زنجیرهای کرد. آنها وسایل گرمایشی را کاهش دادند تا مشتریها دلشان نخواهد برای مدت طولانی داخل رستوران بنشینند.
خاص بودن برازنده ست
صندلیهای رستوران بهگونهای طراحی شده بود که مشتریها به غذای خود مسلط باشند تا بتوانند سریعتر غذا بخورند. صندلیهای کمی بیشتر از حد معمول باهم فاصله داشتند تا مشتریها نتوانند زیاد باهم صحبت کنند. لیوانهای مشتریها به شکل مخروطی بود تا آنها مجبور باشند در حین غذا خوردن لیوان خود را در دستشان نگه داشته و همین موضوع باعث بالا رفتن سرعت آنها در غذا خوردن میشد.
بسیاری از شرکتهای دیگر مانند برگر کینگ، وایت کسل و ساب وی از استراتژیهای مک دونالد برای رستورانهای خودشان استفاده کردند. آنها در همان سال اول تغییرات اساسی در رستوران ایجاد کردند. چیپس سیبزمینی و کیک سیب در منوی غذایی جای خودشان را به سیبزمینی سرخ کرده و میلکشیک دادند.
و رستوران از حالتی که غذا را داخل ماشین سرو میکردند تغییر کرده و به سلف سرویس تبدیل شد. آنها همچنین آشپزخانهی رستوران خود را طوری طراحی کردند که بیشترین بهرهوری را داشته باشد. نام رستوران هم به «McDonald’s» تغییر کرد و چند ماه بعد دوباره بازگشایی شد.
باید بگویم که هزینهی فرنچایز رستورانهای مکدونالد متفاوت است و باید حداقل ۵۰۰ هزار دلار پول نقد داشته باشید!
رستوران زنجیرهای غذایی مکدونالد بیش از ۳۷ هزار شعبه در سراسر جهان داشته و از محبوبیت بالایی میان مردم دنیا برخوردار است؛ به طوریکه همه علاقه مندان به سرمایه گذاری در صنعت غذا را به خود جذب کرده است. اما باتوجه به هزینههای اولیهی بالای فرنچایز، راهاندازی یک شعبه از رستورانهای مکدونالد هم کار سادهای به نظر نمیرسد.
فرانچایز (Franchise) چیست؟
فرنچایز نوعی کسبوکار است که به یک شرکت اجازه داده میشود تا محصولات و تولیدات شرکت دیگری را در محلی خاص به فروش برساند. بعد از امضای قرارداد فرنچایز، مبلغی بابت استفاده از نام و فرآیند کسبوکار باید به فرنچایزر یا صاحب برند (franchiser) داده شود.
در مقابل، فرنچایزر در خدماتی مانند انتخاب محل مناسب، برپا کردن فروشگاه، ارتباط دادن با تأمینکنندگان، آموزش کارمندان و اداره کردن کسبوکار کمک میکند. به نوعی دیگر فرانچایز را میتوان نمایندگی یک شرکت یا برند هم دانست.
از مهم ترین مشکلات فرانچایز، پرداخت هزینه اولیه به فرانچایزر است. در مک دونالد، شخصی که قصد فرنچایز کردن آنرا را داشته باشد باید حدود ۴۰ درصد از هزینهی اولیه راهاندازی یک رستوران جدید، به علاوه ۲۵ درصد قیمت تمامی رستورانها موجود را از منابع شخصی و بدون قرض گرفتن پرداخت کند.
با توجه به متغیر بودن قیمت رستورانها، هزینهی نهایی فرنچایز به شرایط بستگی دارد و متغیر است. به همین دلیل شرط مکدونالد برای دادن شعبهی فرنچایز به متقاضیان این است که باید حداقل ۵۰۰ هزار دلار پول نقد داشته باشند.
هزینهی حق امتیاز رستوران نیز به تنهایی ۴۵ هزار دلار است و مبالغ دیگر از جمله تجهیزات و ساختوساز باید جداگانه پرداخت شوند. در مجموع مکدونالد تخمین زده است که راهاندازی یک شعبه از رستوران بین یک میلیون و ۱۳ هزار دلار تا دو میلیون و ۱۸۵ هزار دلار هزینه دارد و در عوض سالانه حدود ۱۵۰ هزار دلار سود خواهد داشت.
این در صورتی است که هزینهی فرنچایز برای رستوران Chick fil A بسیار کمتر است و متقاضیان تنها با پرداخت ۱۰ هزار دلار میتوانند یک شعبه از این رستوران را راهاندازی کنند. باتوجه به اینکه مک دونالد شهرت جهانی دارد، اما باتوجه به فرهنگ و مذهب ایران این برند هیچ شعبه ای درکشورمان ندارد.
ارزش برند مک دونالد
شرکت آمازون با ارزش حدودا ۲۰۸ میلیارد دلار و مایکروسافت با ۲۰۱ میلیارد دلار به ترتیب در جایگاههای سوم و چهارم این فهرست قرار گرفتهاند. پس از آن، برند چینی تنست (مالک پیامرسان وی چت) با ارزش ۱۷۹ میلیارد دلار، فیس بوک با ارزش ۱۶۲ میلیارد دلار، شرکت پرداخت ویزا (visa) با ارزش ۱۴۶ میلیارد دلار، شرکت مک دونالد با ارزش ۱۲۶ میلیارد دلار ، برند چینی علی بابا با ارزش ۱۱۳ میلیارد دلار، اپراتور AT&T با ۱۰۶ میلیارد دلار نیز به ترتیب رتبه های پنجم تا دهم این جدول را از آن خود کرده اند.
چه برند های غذایی را میشناسید که در ایران فرانچایزر میکنند؟ منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم.




12 پاسخ
عالی بود. تاحالا انقدر از مک دونالد نخونده بودم
🙂 جالبه
جالب بود . دوست داشتم
ممنون
مقاله خوبی بود. سپاس ازشما
خواهش میکنم
مثل همیشه عالی بود
عالی
سپاس از شما
چرا مک دونالد داخل ایران فعال نیست؟
سلام از دو جهت میشه بررسی کرد.
از دید اول:
بازار ایران واقعا بزرگ است؟
آخرین اطلاعاتی که وزارت کار منتشر کرده نشان می دهد ۵ درصد جمعیت کشور دچار فقر مطلق است. همچنین ۳۳ درصد جمعیت شهری و ۴۰ درصد جمعیت روستایی ایران در فقر زندگی می کنند. ۱۰ میلیون ایرانی نیز به سبد غذایی برای ادامه زندگی نیاز دارد. در سیستان وبلوچستان جمعیت فقیر به ۶۰ درصد و در کردستان، کرمان و گلستان این عدد به ۵۰ درصد می رسد. بنابراین در بهرین حالت ۳۳ درصد جمعیت ایران قدرت خرید ندارد.
در ایران واقعا می توان کار کرد؟
سه روزگذشته اعلام شد کمپانی مک دونالد راهی تهران می شود. همین خبر رقبای داخلی این شرکت را به تحرک وادار کرد. امروز رئیس اتحادیه اغذیه فروشان تهران اعلام کرده، مک دونالد برای کار در ایران باید از اداره امکان و وزارت ارشاد نامه دریافت کند. ضمن اینکه براساس قوانین صنفی، مک دونالد باید از اتحادیه صنف اغذیه فروشان تهران هم پروانه کسب دریافت کند. بنابراین بزرگترین کمپانی فست فود جهان از یک نهاد صنفی نسبتا کوچک در ایران باید مجوز کار بگیرد. براساس گفته بخش مهمی از فعالان اقتصادی، فضای کسب و کار ایران با نیازهای واقعی کمپانی های خارجی همخوانی ندارد.
آیا خارجی ها واقعا به ایران می آیند؟
یادداشت نویس روزنامه فینشنال تایمز به صراحت به این پرسش پاسخ داده است. به گفته او فضای سیاسی ایران به قدر کافی برای کمپانی های خارجی مطلوب نیست چراکه ممکن است هر لحظه و به دنبال تغییرات کلان سیاسی، روند روابط ایران و غرب تغییر کند.
آیا کسی حاضر است به ایران پول بیاورد؟
آمارهای رسمی نشان می دهد ۷۰۰ هزار شرکت ایرانی در دبی و بیش از یک میلیون شرکت ایرانی در ترکیه ثبت شده است. بنابراین سرمایه داران ایرانی هم پول هایشان را به محیط های امن تر منتقل کرده اند. در این شرایط بررسی ها تایید می کند فضای ایران چندان هم برای سرمایه گذاران خارجی جذاب نیست.
از دید دوم :
مک دونالد به عنوان نماد اقتصاد کاپیتالیستی آمریکا محسوب می شود و با صرف هزینه های سنگین تبلیغاتی در صدد حفظ موقعیت خود به عنوان رتبه اول در حوزه مواد غذایی است. تمرکز و موفقیت این شرکت در امر تبلیغات را از آنجا میتوان درک کرد که بر اساس تحقیقی در سال ۲۰۰۴ عکس دلقک رونالد مکدونالد در میان کودکان شناخته شدهتر از تصویر مسیح یا جورج بوش بود. نشان مک دونالد در بین مردم بیش از صلیب به رسمیت شناخته می شود.
اما در کنار تمامی این حقایق، آمریکایی سازی جوامع یکی از اهداف اصلی گسترش محصولات آمریکایی مانند مک دونالد، پپسی و کوکاکولاست. در گرماگرم حوادث ۱۱ سپتامبر معروف بود که تروریست های القاعده در حالیکه شلوار جین می پوشند و کوکاکولا می نوشند، هواپیماهای آمریکایی را نیز منفجر می کنند.
بنابراین خوردن یک ساندویچ مک دونالد یا نوشیدن یک قوطی کوکاکولا، در نهایت به هضم و دفع آن ختم نمی شود بلکه آثار جنبی آن بسیار مخرب تر است. فرهنگ آمریکایی به دنبال این محصولات وارد کوچه و خیابان های ایران خواهد شد. موضوعی که بیشتر کشورهای جهان آن را تجربه کرده اند و نه گزاف است و نه بدبینی. فرهنگ راحت طلبی، تنبلی و بی هویتی، از آثار مخرب آمریکایی سازی است. اما مهم تر از این مولفه ها، سکولاریزه کردن جوامع نیز در پی آن می آید. سکولاریزه کردن تنها به معنای جدای دین از سیاست نخواهد بود بلکه تهی کردن جوامع از ارزش های کهن، هنجارها و عرف های قوام بخش خواهد بود.
بلایی که این قدرت نرم و خوشمزه آمریکایی بر سر بسیاری از جوامع آورده است. به طور نمونه، ژاپن بعد از سال ها، سخن گفتن از فرقه شنتو، بودیسم، جشن چای، کیمونو، کابوکی، نوه و هایکو(نمادهای سنتی ژاپن) و بعد از سال های طولانی تمسک به هویت مستقل خود، فرهنگ آمریکایی به نسل های جدید حمله کرده و در نتیجه آنها هم اکنون «تی شرت» می پوشند و کوکاکولا می نوشند و همبرگر می خورند، در دیسکو می رقصند و چشمانشان را جراحی می کنند تا همانند چشمان آسیایی های جنوب شرقی باریک نباشد.
گورباچف، رهبر نوگرای شوروی که سیاست های او منجر به فروپاشی این اتحاد جماهیر شد، کسی بود که اجازه افتتاح نخستین رستوران مک دونالد در میدان پوشکین مسکو را در سال ۱۹۹۰ داد. در نخستین روز کار مک دونالد در روسیه، بیش از ۳۰ هزار نفر ساعتها در برابر در ورودی آن برای خرید همبرگر و سیبزمینی سرخشده صف کشیدند. تا چند هفته پس از آن نیز مأموران پلیس هر روز باتوم به دست مسئول حفظ نظم صف چندین کیلومتری مقابل این رستوران بودند.یک سال بعد آن دیگر شوروی در کار نبود.
مثل همیشه پرفکت
سپاس