متفاوت بودن یعنی چه؟ تاحالا آدم های زیادی رو دیدیم که از لحاظ فکری، عقلی، عملی و سبک زندگی با بقیه آدم ها فرق داشتن. به قول معروف متفاوت هستن و جزو آدم های عادی نیستن. در ادامه این یادداشت از رشد کسب و کار با من همراه باش.
حالا داستان متفاوت بودن چیه؟
وقتی متفاوت باشی و متفاوت فکر کنی اولش آدما تو رو عجیب و جادوگر میبینن…
از تو دور میشن و تو رو دیونه تصور میکنن
بهت تهمت میزنن و وارد توهمات و اعتقادات خودشون میشن و تو رو دروغ میدونن
و اگه تو پررو باشی و ادامه بدی از اعتماد به نفست متعجب میشن
چون درکت نمیکنن و مجبورن نفی ات کنن
تمسخرت میکنن
و باز تمسخرت میکنن
چون نمیتونن مثل تو باشن
ازت دور میشن که نکنه ازشون پولی قرض کنی یا کمکی بخوای.
ولی اگه ادامه بدی کم کم بیخیالت میشن
وشاید کمی تیکه نونی بندازن جلوت …
و بدون باور به تو ، تسلیم درخواستت میشن
کمی بعد باهات همکاری میکنن ولی بدون باور به تو
والبته از روی کنجکاوی …
و وقتی تو حرکت میکنی و به قله میرسی شوکه میشن و مدام میپرسن چطور به قله رسید؟
این داستان خیلی هاست که شجاعت دارن و داستان کسانی هست که دیگران رو دیوانه میدانن…
متفاوت بودن
بیشتر وقتا به خاطر تفکرت مسخره میشی؟ به خاطر اینکه مثل خانواده ات، دوستات، فامیل فکر نمیکنی تو رو آدم عقب افتاده و نادون فرض میکنن؟ حس میکنن تو مثل اونا نیستی؟ بهت تبریک میگم! تو یه آدم متفاوت هستی. آدمهای متفاوت همیشه مورد قضاوت های الکی و پوچ قرار میگیرن و آدمهای اطرافشون نمیتونن درکشون کنن…
چیکار کنیم؟ بازم متفاوت باش! اگه اونا تو رو مورد قضاوت قرار میدن و سعی میکنن باهات بحث کنن، اینجا هم متفاوت باش و از کنارشون بگذر، ببخش و تو مثل اونا قضاوت نکن… دنبال آرامش درونی خودت باش نه اثبات خودت به بقیه… تو نیازی به اثبات خودت به بقیه نداری… خدا همه چیو میدونه.
2 پاسخ
درست مثل من، برخلاف بقیه خیلی پر انرژی و خلاق بودم در قالبها مرسوم جا نمی شدم و همیشه فرهنگ و روش خودم رو جایگزین روشهای کهنه و فرسوده می کردم که البته خیلی هم مورد آزار و محکوم به تنبه و رانده شدن از گروه شدم، من رهبر بی نظیر ومحبوبی بودم و به سرعت نور گروهی از کودکان را همراه خودم می کردم اما والدین و مدرسه و بعدها برخی از افراد نیرومند نامحبوب و حسود با تهدید و قدرتشان، مرا منزوی کردند و همیشه دسترنج من را از دستم ربودند و مثل شیطان بهم خندیدند، ناوان زیاد دادم تا جایی که یکی گفت که هرچه می کشی از باهوشی زیادت است من فکر می کنم آدمهای باهوش و خلاق دردهای زیادتری دارند ولی نمی توانند معمولی باشند چون از بدو تولد یا حتی در دوره جنینی در تک تک ژن هایشان اینگونه هستند.
هزاران هزار انسان فقط تعداد معدودی جوامع را تغییر میدهند و مانند ملکه جدید در کندوی زنبورهای عسل باید یک نسل برتر را ایجاد کنند و آدمی را به سوی رشد و جهان نوین هدایت کنند، سخته، خیلی خیلی سخته ولی چاره ای جز این نیست. نیوتن، انیشتین، ماری، کوری، تسلا، تورینگ و… همه جهان بشری را با سختی به اینجا رسانده اند.
درود برشماممنونم از نظرات خوبی که دادید
مهم ترین امر در این زمینه اینه که شما به راه خودتون ادامه بدید و کاری به بقیه نداشته باشید
حسادت همیشه بوده و هست
مهم اینه که ادامه بدید
به اراده خدا اگر بخواد برگی از درخت نیوفته نمیوفته و اگر بخواه کوه جابجا بشه میشه