مافیا در استارتاپ ویکندها : آیا مافیا در استارتاپ ویکند ها وجود دارند ؟

برای دوستات هم بفرست

فهرست مطالب

مافیا در استارتاپ ویکندها وجود خارجی دارد؟ خداراشکر به لطف وجود اصطلاحی به اسم استارتاپ ، دامنه تعاریف زیادی به وجود آمده است. در این مقاله قصد دارم تا شما را با مافیای استارتاپ ویکند ها بیشتر آشنا کنم . پس در ادامه با آی تی من همراه باشید.

استارتاپ ویکند با انواع و اقسام طعم ها ( شهری، روستایی، منابع طبیعی و…)، بوت کمپ، ایده شو، استارتاپ گرایند، جاده ابریشم و… گوشه ای از برکات اسم استارتاپ در ایران است. انگار فقط یاد گرفتیم ۵۴ ساعت دورهم تنها فقط جمع شویم و یادمان رفته هدف اصلی مان چیست؟ ۵۴ ساعت خوشی و باهم بودن یا ۵۴ ساعت شروعی برای یک آینده ادامه دار؟!

هرنفر برای شرکت در یک رویداد ویکند حداقل بالای ۱۰۰ هزار تومان باید خرج کند ! اما چه اتفاقی می افتد که در استارتاپ ویکند ها خروجی مناسب نداریم؟! 

مافیا در استارتاپ ویکندها و منتورهای از جنس حرف

ویکندها فرصتی مناسب برای روزمه سازی و ظاهر نمایی کردن برخی منتورها شده است . اگر از برخی از همین منتور ها بپرسی ” منتور چیست ” فکر می کنند حرف رکیک زده ایم ! وظیفه یک منتور خوب در واقع راهنمایی یک کسب وکار برای رسیدن به اهداف اش بوده و نه آنکه فاندر یا موسس بودن شرکت یا استارتاپش بیشتر به چشم بیاید !

آیا مافیا در استارتاپ ویکند ها وجود دارند ؟

اصلا یک منتور حرفه ای چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

از نظر من :

  • یک منتور حرفه ای باید یک کسب وکار موفق را راه اندازی کرده باشد
  • یک منتور حرفه ای باید شکست های زیادی را تجربه کرده باشد.
  • یک منتور حرفه ای نباید به دنبال اسم  ورسم باشد.
  • یک منتور حرفه ای نباید برای ۵۴ ساعت منتور باشد !
  • یک منتور حرفه ای باید همچنان منتور باشد.
  • یک منتور حرفه ای باید همیشه و همه جا در دسترس باشد.
  • یک منتور حرفه ای نباید رزومه سازی الکی بکند.
  • یک منتور حرفه ای نباید به دنبال عکس یادگاری باشد !
  • یک منتور حرفه ای همیشه و همیشه یک منتور خواهد ماند !

کلاهمان را قاضی کنیم ! چند درصد از منتور رویداد ها ویژگی های بالا را دارند ؟ 

مافیا در استارتاپ ویکندها و ایده های آبکی یا تقلید نادرست از ایده های موفق

بین ۲۰ تا ۶۰ ایده در هر ویکند مطرح می شود اما :

  • چند ایده واقعا جذاب است ؟ 
  • اصلا جذابیت به کنار ، چند تای آن ها مشکلی را حل می کند؟
  • چند تا از آنها ارزشی را خلق می کنند؟
  • چند درصد از آنها محدود به یک اپلیکیشن ، ربات یا سایت نمی شود ؟
  • یا اصلا چند درصد آنها با حوزه حمل و نقل یا درخواست مربوط نمی شود ؟ 

یاد گرفتیم ایده ای که قبلا پیاده شده را فعل و فاعل اش را عوض کنیم و از آن ایده هایی به اصطلاح ناب بسازیم ! از ایده اسنپی که تنها اسمش تغییر کرده تا اپلیکیشنی که فقط موزیک پلی می کند ! بله ! ایده هاییست که در ویکند ها مطرح می شود و صفت آبکی گذاشتن بر آنها جفاست.

آیا مافیا در استارتاپ ویکند ها وجود دارند ؟

چرا استارتاپ های درست و حسابی از ویکند ها بیرون نمی آیند؟

دلیل آن واضح است ، چون رویداد را تنها ۵۴ ساعت میبینیم و پس از ۵۴ ساعت تلاش یادمان می رود که قول وقراری داشتیم ، تیمی بوده و البته شاید کسب وکاری هم داشته باشیم ؟! 

چهارشنبه و پنج شنبه که می گذرد، جمعه را به شوق داوری ایده ها سپری میکنیم ووقتی تیم های اول تا سوم معرفی شدند و اختتامیه هم به خوبی تمام شد همه به سوی منازل خود سرازیر می شوند، انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده ! مشکل کار اینجاست.

مافیا در استارتاپ ویکندها و مدشدن استارتاپ زدن

طبق آمار رسمی آمار دماغ عمل کردن ایرانیان ۷ برابر بیشتر از اروپاییان بوده و در این مورد رکوردار هستیم. در بهترین حالت هم که بخواهیم حساب کنیم، میتوانم به جرائت بگویم در استارتاپ زدن هم کم از دماغ عمل کردن نیستیم.اصلا استارتاپ زدن را یک مدروز مثل دماغ عمل کردن میدانیم.

همین که بگویند فلانی فاندر و موسس استارتاپ فلان است برایمان کفایت می کند ! اصلا با این اسم و رسم ها حال می کنیم نه کار ! برایمان مهم نیست که فرصت ها پشت سرهم می آیند و می روند اما موفق آن کسی است که فرصت ها را شکار کند ! و چیزی اتفاق می افتد که نباید بیافتد !

هدفم از نوشتن این یادداشت ، تخریب رویدادهای استارتاپی و منتورهای باتجربه و دلسوز یا شخص خاصی نبود. صرفا اعتراضی هرچند کوچک به وضع برگزاری استارتاپ ویکند ها بود. باشد که تسهیلگران عزیز از زاویه ای دیگر به این رویداد ها نگاه کنند و زمینه را برای برگزاری هرچه بیشتر و بهتر این رویداد ها در کشور عزیزمان فراهم کنند. به امید آن روز …

منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم.

📢 برای دریافت مشاوره و منتورینگ سئو میتونی با شماره زیر در تماس باشی یا درخواست خودت رو از طریق صفحات زیر ثبت کنی.

👈🏻 شماره های تماس : ۰۹۱۹۰۷۲۳۲۶۹ و ۰۹۱۲۰۷۲۳۲۸۶ 

54 پاسخ

  1. دوست عزیز

    متاسفانه ویژگی‌هایی که از منتور حرفه‌ای گفتید کاملا سلیقه‌ای و احتمالا سلیقه خودتونه. لطفا یک به نظر من اولش اضافه کنید یا حتما به منبع معتبرش لینک بدید.
    در مورد انتظارتون از رویدادهای استارتاپ ویکند (البته هم تراز کردن مثلا silkroad با استارتاپ ویکند خودش خیلی نادرسته) باید بگم، همین که یک مامان پز از دل اونها در اومده یه موفقیت هست. تیم اولین و مهمترین رکن یه استارتاپه و تیمی که تو ۵۴ ساعت و یه آخر هفته تشکیل بشه، قطعا تیم خوبی برای یه استارتاپ واقعی نیست. همه تسهیلگران و قطعا موسسین استارتاپ ویکند با این مفهوم آشنا هستند و هدفشون به هیچ عنوان خروجی استارتاپ واقعی نیست، بلکه دنبال این هستند که به حالت شبیه سازی شده هم که شده، آدمهایی که با مفهوم استارتاپ آشنا نیستند، اندازه یه آخر هفته پختن ایده، گفتگو با مشتری و بازخورد گرفتن از اونها، مفهومی از mvp و ارائه‌های مختلف به سرمایه‌گذار رو یاد بگیرند و البته شبکه سازی این رویدادها خیلی مهمه. اما اینکه میفرمایید استارتاپ مد شده، با همه سختی‌هایی که این سبک کسب و کارها دارند و پوست موسسینشون رو میکنند، اتفاقا این استارتاپ ویکندها و امثالشون هستند (شاید) که این امید رو تو دل همه کسایی که تازه دارند شروع میکنند، ایجاد میکنند که الان به قول شما مد شده، مگرنه هیچ عقل حسابگری استارتاپ نمیزنه.
    در مورد ایده همه باید بگم که همه سرمایگذاران دنیا یه مفهومی به اسم anti portfolio دارند، به این معنی که استارتاپهایی که موفق شدند ولی این سرمایه گذار به اشتباه نتونست تشخیص بده و روش سرمایه گذاری کنه با اینکه موسسینش برای سرمایه گذاره ارائه داده بودند، تو این گروه قرار میگیره. متخصصینی که پولشون رو دارند ریسک میکنند تو تشخیص ایده خوب (استارتاپ خوب) دچار مشکل میشند که شما اینطوری ایده‌های رویداد ۵۴ ساعته رو قضاوت میکنید. و البته تو استارتاپ ویکند به هیچ عنوان ایده مهم نیست و این مسیر ۵۴ ساعته و یادگیری از اعتبارسنجی ایده هست که مهمه.
    آخر اینکه این ایده‌ها هر چقدر به نظر شما بد باشند، از بین ۶۰ ۷۰ تا ایده تونستند رای به خودشون اختصاص بدند و تونستند ۱۰ نفر غریبه رو حولش جمع کنند و راضی کنند روش وقت بذارند، قطعا موسسین استارتاپ میدونند اینکار چقدرررر تو دنیای واقعی سخته

    امیدوارم نقدهای منصفانه تری کنید چون نقد کردن به خودی خود خوبه و باعث رشد اکوسیستم میشه و واقعا هنوز نقدهای بسیاری به اکوسیستم و این رویدادها وارده

    موفق باشید

    1. سلام دوست عزیز ، درست میفرمائین
      بنده منظورم نقدی کوچک بر برگزاری استارتاپ ویکند هایی بود که اصولی برگزار نمیشن
      آخر سر هم این مورد رو اعلام کردم …

      نظرتون با کمال احترام منتشر شد 🙂 واقعا نظرتون رو دوست داشتم 🙂

  2. سه سال پیش که تازه فارغ التحصیل شدم یکی از دوستام شرکت در رویداد استارتاپ ویکند رو بهم پیشنهاد کرد و برای من واقعا یک تجربه عالی بود و دیدم رو تغییر داد.
    قبل از شرکت در رویداد تصمیم داشتم برای ارشد بخونم و ادامه تحصیل بدم ولی بعد از اون تجربه متوجه شدم دنیای واقعی کار خیلی متفاوت تر از مباحث تئوری دانشگاه هست و تصمیم گرفتم تخصص رو به طور عملی در دنیای واقعی کار تجربه کنم و از همون طریق با افرادی از جمله خود شما آشنا شدم که هنوز باهاشون در ارتباطم و از راهنمایی ها و مشاوره هایی که دادن خیلی تونستم استفاده کنم و خیلی از پیشنهاد‌های همکاری رو از طریق همین افراد گرفتم که این برای من خیلی ارزش دارد!

  3. فکر می کنم استارتاپ مثل یه شمشیر دو لبه هست که تهدید و فرصت ها رو در کنار هم برای افراد به ارمغان میاره. در مورد رویداد های استارتارپی هم این مطلب صادقه. ولی در کل کفه ترازوی محاسنش سنگینی می کنه. خصوصا برای افرادی که علاقه به ریسک کردن دارن…

  4. من تقریبا از سال ۸۳-۸۴ تو فضای برنامه نویسی و توسعه وب و .. هستم.
    از سال ۸۷ هم شرکت رو با یکی دوتا از دوستان راه اندازی کردیم.
    ولی متاسفانه اصلا و ابدا هیچوقت نتونستم نگاه مثبتی در خودم پیرامون ماجرای ” جو استارتاپی ” داشته باشم.
    دوست ندارم آیه یاس بخونم ولی چیزی که بیشتر شاهدش بودم این بوده. البته البته البته برکاتی هم توی ماجرا بوده ولی جوگیریش خیلی بیشتر از اصل ماجراست.
    جسارت شد.
    ببخشید
    درس پس میدم.

  5. عالی بود . یه مورد درباره شبکه سازی بگم ؟ این که تمام تجارت شما بستگی به ارتباط گیری و روابط عمومی شما میشه .شبکه سازی برای شما همکار خوب پیدا میکنه و هم چنین مشتری خوب پیدا میکنه

  6. البته به نظر بنده حقیر میشد به نقل از Eric Ries و به مدل لین هم استارتاپ رو تعریف کرد…:
    استارتاپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول در شرایط عدم قطعیت ایجاد شده است.

  7. به نظر من بیشتر از هرچیزی در هر رویدادی تجربه و برخورد حرفه ای با رویداد راه چاره است. بودند کسانی که از روزنه‌ای راه باز کردند و کسانی که دروازه و توپ جلوی راهشان بوده و زحمت شوت کردن را به خود ندادند.

    به امید روزی که جامعه اصول و مبانی را جدی تر بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × یک =