نمونه اسم شرکت های بزرگ و غول های پیشران عرصه تکنولوژی و استارتاپ، داستان های شروع جالبی برای بررسی دارند. یکی از چیز هایی که میتوانیم از این شرکت ها دنبال کنیم، فلسفه اسم آنهاست که شاید ربطی به موضوع فعالیت آنها هم نداشته باشد. در ادامه همراه با آی تی من ، جلال ترابی باشید.
پپسی، کوکاکولا
بیام و، بوئیک
رولکس، سواچ
هر جفت از نمونه اسم شرکت های بالا، از یک نوع و یک کیفیت هستند، بااینحال باز هم بعضی افراد محصول یک شرکت را صرفا بر اساس نام یا حسی که القا میکند، خریداری میکنند. به همین دلیل هم بسیاری از استارتاپها حداکثر تلاش خود را برای انتخاب اسم میکنند. ازجمله دلیل انتخاب نام شرکتها میتوان به این موارد اشاره کرد:
مشتریان آنها بهسادگی بتوانند محصولات را شناسایی کنند یا نام شرکت نشاندهندهی وضعیت یا روح شرکت باشد، یا حتی دلایل سادهای مثل موجود بودن دامنهی وبسایت را برای انتخاب اسم در نظر میگیرند.
بااینهمه تاریخچه و داستان انتخاب اسم بعضی از بزرگترین شرکتها منحصربهفرد و جذاب است. در ادامه به داستان جالب انتخاب نام چند شرکت معروف اشاره شده است.
آمازون
آمازون یکی از بزرگترین، تأثیرگذارترین و سودبخشترین شرکتهای روی کرهی زمین بوده که در کمتر از ۲۵ سال به این جایگاه رسیده است. این شرکت کار خود را با فروش کتاب شروع کرد و امروزه هر کالایی از هر نوعی را به فروش میرساند؛ اما چرا شرکتی که کار خود را به عنوان یک فروشندهی کتاب شروع کرده، باید نام آمازون را برای خود انتخاب کند.
بر اساس یکی از داستانهای معروف در مورد انتخاب نام این شرکت، جف بزوس بنیانگذار این شرکت به این دلیل آمازون را انتخاب کرده که در سال ۱۹۹۴ موتورهای جستوجو نتایج را بر اساس حروف الفبا برمیگردانند و ازآنجا که آمازون با حرف A شروع میشود، احتمال نمایش آن در صدر نتایج افزایش مییافت.
بزرگترین رودخانه دنیا برای نمونه اسم شرکت آمازون!
بزوس در مورد انتخاب این اسم میگوید، به این دلیل نام آمازون را انتخاب کرده است که نام بزرگترین رودخانهی جهان است و او هم روزی آرزو داشت سایت خود را به بزرگترین کتابفروشی جهان تبدیل کند.
آمازون با انتخاب نام مناسب توانست سرنوشت خود را تغییر دهد
اما این فقط نیمی از ماجرا است. این شرکت قبل از انتخاب نام آمازون، دو نام دیگر را برای خود انتخاب کرده بود. نام اول کادابرا به معنی سحر و جادو بود، زیرا در آن زمان خرید آنلاین مثل جادوگری، شگفتانگیز و سحرآمیز بود. اما پس از آنکه وکیل بزوس به او گفت این اسم مانند کلمهی cadaver (به معنی جسد) شنیده میشود، تصمیم گرفت آن را کنار بگذارد.
بزوس نام دیگر Relentless به معنی بیرحم را ثبت کرد و حتی نام دامنهی خود را به Relentless.com تغییر داد؛ اما دوستان بزوس به او گفتند این اسم، وجههای خشن و تهدیدآمیز را به شرکت میدهد.
با توجه به این که بزوس امروزه ثروتمندترین فرد در کل دنیا است (با ثروت حدودی ۱۵۰ میلیارد دلار)، پس میتوان نتیجه گرفت کنار گذاشتن اسامی وحشتآور و خشن و تغییر نام شرکت به آمازون برای او کارساز بوده است.
اپل
امروزه نام اپل مترادف با کامپیوتر و موبایل است اما در سال ۱۹۷۶ یعنی هنگامی که این شرکت تأسیس شد، نامگذاری یک شرکت بر اساس یک میوه کمی عجیب بود. در آن زمان انتخاب نامهای مرتبط با فناوری برای شرکتهای کامپیوتری رایج بود. برای مثال میتوان به مایکروسافت یا IBM اشاره کرد. پس نام اپل از کجا آمده است؟
به گفتهی یکی از بنیانگذاران این شرکت، استیو وزنیاک که در سال ۲۰۰۶ کتاب خود با عنوان iWoz: از خورهی کامپیوتر تا نماد فرهنگی را منتشر کرده است، قضیه از این قرار بوده است:
دقیقا چند هفته از پیشنهاد نام تجاری گذشته بود. به یاد میآورم به همراه استیو جابز از فرودگاه برمیگشتیم. استیو از جلسهای در اورگان در محلی به نام باغ سیب بازمیگشت. این منطقه یک نوع مزرعهی مشترک بود. او نام Apple Computer را پیشنهاد داد.
من به او Apple Records را پیشنهاد دادم که نام لیبل بیتلز بود. ما خیلی سعی کردیم اسمی مناسب و مرتبط با فناوری را انتخاب کنیم اما نتوانستیم اسم خوبی را پیدا کنیم. Apple خیلی بهتر بود، بهتر از هر اسمی که فکرش را میکردیم!
داستان انتخاب نمونه اسم شرکت اپل
این داستانی بود که استیو جابز چند سال بعد برای والتر ایزاکسون تعریف کرده بود. ایزاکسون در بیوگرافی جابز (سال ۲۰۱۱) مینویسد:
جابز آن موقع در حال گذراندن یکی از رژیمهای میوهای خود بوده و روزی از یک مزرعهی سیب بازمیگشته که به نظرش آمده کلمهی سیب، بامزه و روحبخش است و از طرفی ترسناک هم نیست.
نام این شرکت بهخوبی در دنیای فناوری شناخته شد تا جایی که وقتی جابز در ژوئن ۲۰۰۷ در Macworld Expo به معرفی آیفون پرداخت اعلام کرد پسوند کامپیوتر را از نام شرکت خود حذف کرده است. مک، آیپاد، Apple Tv و iPhone برخی محصولات این شرکت هستند. از میان این دستگاهها تنها مک، کامپیوتر است به همین دلیل جابز پسوند کامپیوتر را حذف کرد.
BANANA REPUBLIC
در ۱۹۷۸ مل و پاتریشیا زیگلر شرکتی به نام Banana Republic Travel & Safari Clothing Company تأسیس کردند. آنها در طی سفر کاری خود و پس از جمعآوری کالاهای منحصربهفرد پوشاک در سراسر جهان به این ایده رسیدند. به همین دلیل در ابتدا یک مغازه در کالیفرنیا گرفتند و در آن به فروش کالاهای مسافرتی و کاتالوگهای سفرنامه میپرداختند.
GAP در سال ۱۹۸۳ Banana Republic Travel & Safari Clothing Company را خرید و نام آن را به Banana Republic تغییر داد. امروزه این شرکت در سراسر جهان ۶۰۰ شعبه دارد.
اما چه داستان جذابی پشت انتخاب این اسم عجیب وجود دارد؟ مسئله اینجا است که نام این شرکت تغییر نکرده است. بسیاری از افراد نام Banan Republic (به معنی جمهوری موزی) را توهینآمیز میدانند؛ زیرا از این اسم به عنوان یک عبارت تحقیرآمیز برای کشورهای کوچک در آفریقا یا آمریکای جنوبی استفاده میشود، کشورهایی که اکثر جمعیت آنها را سیاهپوستها یا رنگینپوستان تشکیل میدهند، همچنین دولت فاسد و ناپایداری دارند که رهبران آنها از مؤسسههای خارجی مثل شرکتهای قدرتمند ایالاتمتحده دستور میگیرند.
اصلاح در نمونه اسم شرکت برند BANANA REPUBLIC
به نقل از گریوتز ریپابلیک، این اصطلاح برای اولین بار توسط نویسندهی آمریکایی او. هنری در سال ۱۹۰۱ برای توصیف هندوراس و کشورهای همسایه به کار رفت، در آن زمان شرکتهای آمریکایی دست به استثمار منابع طبیعی این کشورها زده بودند. در این نمونه، هندوراس به خاطر محصول موز، تحت استثمار شرکت United Fruit قرار داشت.
این استثمار به ضرر ساکنین بومی این کشورها بود. امروزه نام شرکت United Fruit به Chiquita تغییر پیدا کرده است، شرکتی که موز را به خواروبارفروشیهای سراسر کشور عرضه میکند. باوجود اشارههای اقتصادی، اجتماعی استعماری و منفی این عبارت، تعجبآور است که هنوز پس از ۳۵ سال از آن استفاده میشود و Gap نام Banana Republic را تغییر نداده است و حتی با کوتاه کردن اسم اصلی شرکت، بیشتر بر آن تأکید کرده است. به گفتهی مل زیگلر:
به چه قیمتی این اسم باید انتخاب شود. امیدوار بودم اسم را تغییر دهند، این اسم هیچ ربطی به هدف اصلی شرکت ندارد.
استارباکس
این روزها تا اسم قهوه میآید، مردم ناخودآگاه یاد استارباکس میافتند؛ اما آیا از خود پرسیدهاید استارباکس دقیقا به چه معناست؟ نام این شرکت که در ۱۹۷۱ تأسیس شده، مسلما از نام بنیانگذاران آن گرفته نشده است. پس سرچشمهی اصلی آن کجاست؟
بر اساس مصاحبهی بوکر با سیاتل تایمز در سال ۲۰۰۸، این اسم از میان صدها اسمی که مؤسسان شرکت یعنی جری بالدوین، ژف سیگل و گوردون بورکر در نظر گرفته بودند، انتخاب شده است. استارباکس به شکلی خطرناک با اسم Redhook قرابت دارد. بوکر میگوید:
آن موقع فهرستی از اسمها را بررسی میکرد و بهصورت تصادفی تقریبا ۱۰۰ اسم را انتخاب کردم با ادامه دادن این روش تصادفی درنهایت به شش اسم رسیدم. در کافهای در خیابان ویرجینیا نشسته بودم و یکی یکی اسمها را کنار میزدم که اسم Redhook چشم مرا گرفت. در آن زمان نمیدانستم این اسم نام یکی از صنایع در منطقهی بروکلین است. تمایل داشتم از اسمهایی استفاده کنم که حرف k را در خود دارند. کیفیت انسدادی صوت این حرف برایم خوشایند بود، طوری که انگار نفس را قطع میکرد.
انتخاب در پیش روی استارباکس برای نمونه اسم شرکت
یک انتخاب بالقوهی دیگر Cargo House بود که به گفتهی بوکر انتخاب بدی بود؛ اما به عقیدهی شریک تبلیغات سازمانی بوکر کلماتی که با st شروع شوند حس قدرت را القا میکنند. بوکر میگوید:
یک نقشهی قدیمی معدن از آبشارها و کوهستانها داشتم که نام یک شهر قدیمی به نام استاربو در آن توجه من را به خود جلب کرد. وقتی استاربو را دیدم، ناگهان به یاد همکار ملویل در افسانهی موبی دیک افتادم که نامش استارباک بود؛ اما موبی دیک هیچ ارتباط مستقیمی به استارباکس نداشت.
انتخاب این نام کاملا تصادفی بود. در بسیاری از منابع اشاره شده است ناخدای کشتی پیکاد عاشق قهوه بوده است؛ اما شخص دیگری گفت این قهوهی محبوب در کتاب نبود بلکه در فیلم به آن اشاره شده بود؛ اما تا آنجا که من میدانستم موبیدیک هیچ ربطی به قهوه نداشت.
منابع الهامبخشی برای انتخاب نام شرکتها وجود دارد، اما انتخاب یک باغ سیب، رودخانه یا یک داستان مرتبط با فرهنگ جامعه هم میتوانند منابع خوبی برای انتخاب اسم یک شرکت باشند. نظر شما درباره این کمپانی ها چیست؟ آیا داستان اسم شرکت های دیگر را میدانید؟ از طریق نظرات این مطلب با من درمیان بگذارید.





43 پاسخ
عالی بود
سپاس
جالب بود ممنونم از شما مهندس ترابی.
من یه مقاله خوندم درمورد معنی اسم و ماهیت شون که اینجا هم میگذارم تا بقیه استفاده کنن :
Adobe:
اسم رودخانه ای که از پشت منزل مؤسس آن جان وارناک عبور می کند.
Apple:
میوه مورد علاقه استیو جابز مؤسس و بنیانگذار شرکت اپل سیب بود و بنابراین اسم شرکتش را نیز اپل (به معنی سیب ) گذاشت.
Cisco:
مخفف شده کلمه سان فرانسیسکو (San Francisco) است که یکی از بزرگترین شهرهای امریکا است.
Google:
گوگل در ریاضی نام عدد بزرگی است که تشکیل شده است از عدد یک با صد تا صفر جلوی آن . مؤسسین سایت و موتور جستجوی گوگل به شوخی ادعا می کنند که این موتور جستجو می تواند این تعداد اطلاعات (یعنی یک گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
Hotmail:
این سایت یکی از سرویس دهندگان پست الکترونیکی به وسیله صفحات وب است. هنگامی که مدیر پروژه برنامه می خواست نامی برای این سایت انتخاب کند علاقه مند بود تا نام انتخاب شده اولاً مانند سایر سرویس دهندگان پست الکترونیک به mail ختم شده و دوماً برروی وبی بودن آن نیز تأکید شود. بنابراین نام Hotmail را انتخاب کرد. در کلمه Hotmail حروف Html به ترتیب پشت سر هم قرار گرفته اند.
HP:
شرکت معظم HP توسط دو نفر بنام های بیل هیولت و دیو پاکارد تأسیس شد. این دو نفر برای اینکه شرکت هیولد پاکارد یا پاکارد هیولت نامیده شود مجبور به استفاده از روش قدیمی شیر – خط شدند و نتیجه هیولد پاکارد از آب در آمد.
Intel:
از آنجاییکه این شرکت از بدو تأسیس با تأکید روی ساخت مدارات مجتمع ایجاد شد. نام آن را INTegrated Electronics یا به طور مختصر INTEL نهادند.
Lotus:
میچ کاپور مؤسس شرکت که هندی الاصل بود از حالت لوتوس که یک اصطلاح مدیتیشن متعالی (T.M.) می باشد برای نامگذازی شرکتش استفاده کرد.
Mirosoft:
نام شرکت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته می شد ولی به مرور زمان به صورت فعلی در آمد. Microsoftمخفف MICROcomputer SOFTware است. و دلیل نامگذاری شرکت به این اسم نیز آن است که بیل گیتس مؤسس شرکت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهای میکروکامپیوتر ها تأسیس کرد.
Motorola:
شرکت موتورولا با هدف درست کردن بی سیم و رادیوی خودرو کار خود را آغاز کرد. از آنجاییکه مشهورترین سازنده بی سیم و رادیو های اتومبیل در آن زمان شرکت Victrola بود. مؤسس این شرکت یعنی آقای پال کالوین نیز اسم شرکتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمی کلمه موتور نیز به نوعی در اسم شرکتش وجود داشته باشد.
Oracle:
مؤسس شرکت اوراکل یعنی لری الیسون و باب اوتس قبل از تأسیس شرکت روی پروژه ای برای CIA کارمی کردند . این پروژه که اوراکل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادیر زیادی اطلاعات بتواند تا جواب تمام سؤال های پرسیده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات بدهد. ( اوراکل در اساطیر یونانی الهه الهام است. ) این دو نفر پس از پایان این پروژه شرکتی تأسیس کرده و آن را به همین اسم نامگذاری کردند.
font=Times New Roman:
مؤسس شرکت آقای مارک اوینگ در دوران جوانی از پدربزرگش کلاهی با نوارهای قرمز و سفید دریافت کرده بود ولی در دوران دانشگاه آن را گم کرد . زمانی که اولین نسخه این سیستم عامل آماده شد مارک اوینگ آن را همراه با راهنمای کاربری نرم افزار دراختیار دوستان و هم دانشگاهیش قرار دارد. اولین جمله این راهنمای کاربری « درخواست برای تحویل کلاه قرمز گم شده » بود.
Sony:
از کلمه لاتین Sonus به معنای صدا مشتق شده است .
SUN:
این شرکت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصیلان دانشگاه استانفورد تأسیس شد.Sun مخفف عبارت Standford Univercity Network می باشد .
Xerox:
کلمه Xer در زبان یونانی به معنای خشک است و این برای تکنولوژی کپی کردن خشک در زمانی که اکترا کپی کردن به روشهای فتوشیمیایی انجام می گرفت فوق العاده حائز اهمیت بود.
Yahoo:
این کلمه برای اولین بار در کتاب سفر های گالیور مورد استفاده قرار گرفته و به معنی شخصی است که دارای ظاهر و رفتاری زننده است . مؤسسین سایت Yahoo جری یانگ و دیوید فیلو نام سایتشان را Yahoo گذاشتند چون فکر می کردند خودشان هم Yahoo هستند.
عالی بود
ممنونم از شما
من درمورد سامسونگ اینطور خوندم :
سامسونگ در زبان کرهای به معنای سه ستاره است و این نام جهت نمایش ویژگیهایی همچون «بزرگ، پرتعداد و قدرتمند» انتخاب شده است.
شاید باورش برایتان سخت باشد، ولی اولین چیزهایی که سامسونگ تولید میکرده است، محصولاتی همچون ماهی خشک، سبزیجات، میوهجات و … بوده است.
حالا این کمپانی کرهای رفته رفته در طیف وسیعی از بازارها وارد شده است. در واقع در سال ۱۹۸۷ با درگذشت بنیانگذار اصلی این شرکت، یعنی Lee Byung-chull، فرزند وی Kun-Hee Lee تصمیم میگیرد که نام سامسونگ را به عنوان ۵ برند برتر در زمینه محصولات الکترونیکی قرار دهد و اگر اکنون نگاهی به جداول و آمارها بیندازید, موفقیت آنها در این زمینه را لمس خواهید کرد.
هر چند امروزه غالب افراد این شرکت کرهای را بخاطر وسایل الکترونیکی و تلفنهای هوشمند و تبلتهایشان میشناسند ولی طی این سالها سامسونگ بازارهای بسیار گستردهتری همچون صنایع هوا فضا، بیمه و شرکتهای سرمایه گذاری و بسیاری دیگر را تحت سلطه قرار داده است.
همچنین لوگوی سامسونگ از سال ۱۹۳۸ تا ۱۹۹۳ شامل سه ستاره که با ابعاد مختلف در کنار یکدیگر قرار میگیرند، طراحی شده بود. از ۱۹۹۳ به بعد لوگوی سامسونگ با همین شمایل امروزیاش بر روی محصولات این شرکت حک میشود.
بسیار عالی
عالی نوشتیدممنونم
خواهش میکنم
من درباره نوکیا توی یکی از سایت هاخوندم . جالب به نظر رسید. اینجا میگذارم
غول بازنشسته موبایل، از شرکتهایی است که روزهای ابتدایی پدید آمدنش، هیچ ارتباطی با دنیای فناوری نداشته است.
داستان نوکیا از سال ۱۸۶۵ و کارخانه چوببری در Tammerkoski Rapids فنلاند آغاز میشود. در سال ۱۸۶۸ و در جستجوی توسعه، بنیانگذاران این شرکت کارخانه دیگری را در فاصله چند مایی شهر نوکیا و در کنار کارخانه Nokianvirta تاسیس کردند. همین جابجاییها سبب الهام گرفتن بنیانگذاران و شکل گیری نام نوکیا برای این مجموعه در سال ۱۸۷۱ شد. البته شاید فاصله زمانی مابین تاسیس کارخانه تا نامگذاری رسمی این شرکت برای شما هم علامت سوال ایجاد کرده باشد، ولی باید بگوییم که داستانی که برایتان نقل میکنیم در قرن ۱۹ میلادی جریان دارد و در آن دوره اهمیت وجود نام تجاری و برندینگ به اندازهای که امروز مشاهده میشود، نبوده است.
در سال ۱۹۶۷، بالاخره مجموعه نوکیا به صورت رسمی با ۵ شرکت زیر مجموعه ثبت شد. این شرکتها در ۵ بازار مختلف از جمله، سیم و کابل، لاستیک، جنگلداری، الکترونیک و تولیدات برقی فعالیت داشتند.
امروزه با فروش این مجموعه به مایکروسافت، سه بخش از مجموعه نوکیا باقی مانده است که از آنها با نامهای Nokia Networks, HERE و Nokia Technologies یاد میکنیم.
سپاس . نظرتون منتشر شد
عالی مثل همیشه
سپاس
لایک داشت
ممنونم
خیلی عالی بود
لطفا شرکت های ایرانی رو هم بررسی کنید 😮
سپاس از همراهی شما
حتما
اون موقع هم حتما همه میگفتن سامسونگ جان ماهی خشکات همش مث همه که 😀
عجب 😐
اتفاقا اپل همش گندیده بود همین یه تیکش سالم بود که جداش کردن
شما ها هم از بس سیب گندیده داشتین مغز خودتونم …
😐
لطفاً نامگذاری برند “حاج عبد الله” و اتفاقاتی که پیش از ارائه ی محصول انقلابی این شرکت یعنی “پشمک شکلاتی” افتاده است را مورد بررسی قرار دهید! 😆
چشم حاجی 🙂
البته در مورد نام اپل داستان های زیادی هست.
در زمان جنگ جهانی دوم یک نفر (اسمشو یادم نیست) یک نابغه کامپیوتر بوده و استیو جابز ایشون رو الگوی خودشون در زندگی قرار داده بودن. این آقا در آخر با گاز زدن یک سیب که آغشته به سیانور بود خود کشی کرد. برای همین استیو جابز این نام رو و لوگوی یک سیب گاز زده رو برای اپل در نظر گرفت.
در مورد نام سیستم عامل مکینتاش هم، گفته شده در منطقه ای که استیو جابز زندگی می کرده، سیب هایی بوده که یکطرف آن قرمز و یک طرف آن سبز بوده. این سیب ها بسیار خوش مزه بوده
جالبه !
در مورد برند اپل، خود استیو جابز گفته که این میوه در یکی از رژیم های غذایی میوه خواری او و مورد علاقه وی بوده است. یک روز زمانی که از یک مزرعه سیب بر می گشت به این فکر می کرد که این اسم سرگرم کننده، پر شور و سرزنده است و غیر تهدید آمیز است.
نام گذاری مکینتاش هم توسط کارمند شرکت اپل، جف راسکین انجام گرفت به این جهت که در قرن بیستم سیب McIntosh زیبا و خوشمزه
سپاس از نظرتون
اشتباه شما همینجاس استاد! کار سامسونگ از این لحاظ قابل تقدیره که طی چند دهه قد یه کهکشان پیشرفت داشته. در بین شرکتهای عرضه تکنولوژی این پیشرفت بی مثال یه افتخار محسوب میشه مگه اینکه صاحب مغزی که غیر از این قکر میکنه از غلط زدن تو افکار جهان سومی لذت ببره. الان شرکتی مثل اپل داره به ماهی فروش سابق سفارش تولید قطعات کلیدی مهمترین محصولاتشو میده.
درسته 🙂
خیلی جالب بود
سپاس
حالا دوستان من اینی که می خوام بگم رو خودم تایید نمی کنم و فقط محض اطلاع میگم:
یه جا نوشته بود Google از دو واژه go=رفتن و ogle=چشم چرانی کردن ، نگاه هیز کردن تشکیل شده که در مجموع میشه…
درسته
سامسونگ زمانی که سبزیجات و میوه جاتوماهی خشک می فروخت سونی در حال طراحی پلی استیشن و واکمن بود خخخخخخخ
آآآآیییی سبزی فروش …. بببببببببللللللهههههههه……..
سبزی کم فروش……… بببببببللللللهههههه….. سبزی خوب داری؟………… نننننخخخخخییییرررر
😐 😐
چقدر این شرکت ها جالبن !
چه جالب !
بله عجیبن
مقاله خوبی بود . نمیدونستم
بله درسته
سپاس خیلی ممنونم
لایک ! خیلی عالی بود
🙁
ممنونم