تاثیرگذاری در کسب و کار ؛ یک تاثیر گذار ساده باشیم نه یک تاثیر پذیر درحاشیه !

تاثیرگذاری در کسب و کار چطور اتفاق می افتد؟ مدیران صرف نظر از حوزه فعالیت، تجربه و ابعاد سازمانی که آن را مدیریت می کنند، با یک چالش همیشگی روبه رو هستند. آنها درتمامی مراحل کارباید تلاش کنند تا تیم تحت رهبری خود را بانظرات و عقایدشان همراه کنند و با ایجاد کمترین حس اجباردر کارمندان، آنها را برای همکاری در روند پیشرفت سازمان، علاقمند کنند. در ادامه همراه با آی تی من باشید .

ممکن است مدیری تصمیم به تغییراتی در روند کاری سازمان داشته باشد و یا نخواهد تغییراتی در روند کاری سازمان داشته باشد و یا بخواهد تغییراتی در سیستم، اهداف و روش های بازاریابی و یامدل کسب وکارشرکت ایجاد کند. او قبل از هرچیزی به مهارتی نیاز دارد تا بتواند تیم تحت مدیریت را با خود همراه کندو به نوعی الهام بخش آنها باشد تا آنها نیز برای قدم گذاشتن در مسیر جدید با تمام وجود تصمیم بگیرند. روش هایی هستند که مدیران جوان می توانند با رغایت آنها درطولانی مدت تبدیل به رهبرانی شوند که کارمندان و اعضای تیم از آنها الهام بگیرند.

در این یادداشت مدیریتی قصد دارم به این راهکار ها بپردازم. این راهکار ها می توانند موارد زیر باشند:

تاثیرگذاری در کسب و کار و توضیح کامل و واضح فرآیند کار

شما باید فرآیند کارها را به طور واضح برای اعضای تیم توضیح دهید. آنها نباید حس کنند که مجبور به انجام کاری هستند بلکه باید با این عقیده کارکنند که نقش مهمی درپیش برد اهداف سازمانی دارند. اعضای تیم در این حالت با احساس رضایت بیشتری کار میکنند و نوآوری های بیشتری را درکار از خود نشان می دهند.

برنامه کامل و جامع برای آموزش و پیشرفت کارکنان داشته باشید

کارمندان شما باید حس کنند که موفقیت شخصی وپیشرفت آنها نیز به اندازه موفقیت شرکت برای شما مهم است و شما برای آنها هزینه می کنید. سعی کنید زمان و هزینه ای جداگانه برای آموزش تخصصی تر کارمندان درنظر بگیرید. این کار علاوه بر پیشرفت نیروی انسانی سازمان شما، آنها را امیدوارتر کرده و به عنوان نیروی محرکه ای برای کاربهتر عمل خواهد کرد.

تاثیرگذاری در کسب و کار و گوش دادن

یکی از ایرادهای بزرگ مدیران کم تجربه، این است که عادت به گوش دادن ندارند. این مدیران خوب صحبت می کنند اما اغلب درزمانی که نیاز به توجه و گوش دادن به اطرافیان است، ضعیف عمل می کنند. به عنوان یک مدیر باید بتوانید درجلسات و دیدارها به خوبی به صحبت های افراد گوش دهید و ازآنها استفاده کنید. مهارت خوب گوش دادن، علاوه بر تحکیم روابط بین افراد به آنها کمک می کند تا فرآیند یادگیری متداوم داشته باشند و از هرجلسه یا دیدار، مسئله ای بیاموزند.

موفقیت های به دست آمده را با همه به اشتراک بگذارید

سعی کنید در زمانی که شرکت یا شخص شما به موفقیتی هرچند کوچک هم دست پیدا می کند، آن را با افراد شرکت درمیان بگذارید وبه نوعی آنها را نیز دراین شادی سهیم کنید. به این ترتیب افراد تیم احساس مفید بودن بیشتری می کنند و برای موفقیت های آینده نیز بیش از پیش تلاش می کنند.

مدیران جوان باید به این نکته توجه داشته باشند که مدیریت بیش از آنچه که به عنوان یک علم تدریس شود، نیاز به تجربه و یادگیری مداوم دارد. شما به عنوان یک مدیر باید همواره درحال یادگیری باشید و همیشه از این طرز تفکر که شما داناترین فرد در تیم تان هستید دست بکشید!چراکه شما را به نابودی و درنتیجه نابودی تیم تان میکشاند.

به نظر شما یک مدیر خوب چه ویژگی هایی دارد؟ چه ویژگی هایی را نباید داشته باشید؟! منتظر نظرات و پیشنهادات شما در این زمینه هستم.