ایده های بزرگ به ذهن همه ی ما خطور میکنه، اما چی میشه که این ایده رو به اجرا نمیرسونیم؟ چی میشه که ایده های بزرگ جاشون رو به ایده های کوچیک میدن و در نهایت حس ورزشکستگی میکنیم؟ تو این یادداشت از رشد کسب و کار با من همراه باش.
شاید کاملاً بِکر(Original) نباشه، شاید نشه نفَس ها رو در سینه حبس کرد، شاید فوراً محبوب نشه! ولی قطعاً ارزش پیگیری با مداومت و پشتکار، حتی به اندازهی سالیان سال رو داره. البته اگه ایدهی شما براتون اهمیت داره و بلند نظرانه، کمک کننده و باارزش هست. همهی ایده های بزرگی که تغییر ایجاد کردن، از همین الگو پیروی کردن.
ایده های بزرگ و نادیده گرفته شدن فرصت ها
بارها برامون پیش اومده که یه ایده خیلی بکر به ذهنمون خورده اما به محض اینکه اون ایده رو بررسی کردیم با خودمون حساب کردیم و دیدیم که نمیشه، یا شرایطش نیست، یا هرچیزی. خلاصه اینکه یه ترسی تو وجودمون افتاده و اجازه عمل کردن بهمون نداده ولی وقتی دیدیم فلان شخص اجراش کرده و موفق شده کلی حسرتشو میخوریم…
چی میشه که این اتفاق میوفته؟ شاید فک کنین که این اتفاق صد درصد به خاطر خودماست، اما یه لحظه صبر کنین. وقتی که اون ایده به ذهنت خورد و گفتی الان وقتش نیست، دقیقا چه اتفاقی تو ذهنت افتاد؟ تاحالا بهش فک کردی؟ واقعیت اینه که یه قسمتی توی ذهن ما وجود داره به اسم ” آمیگدال “ و این سیستم وظیفه ش حفظ کردن ما از خطراته و اینکه ترس به وجودمون بندازه تا از خطر دوری کنیم. در کل آمیگدال در وجود ما هست تا :
ما رو از خطرات دور کنه و به حفظ بقای ما کمک کنه (جا داره همینجا بهش بگیم ” مرسی که هستی! “)
تو مدار نیستی!
به غیر از ” آمیگدال ” که یه سیستم مهم تو مغز ماست، یه موضوع مهم تری که وجود داره اینه که ما هرکاری که انجام میدیم براساس باور و حقیقت های قبلی که داشتیم داریم انجام میدیم. قبلا توی مطلب “چگونه به احساس خوب برسیم؟” درباره حس خوب صحبت کردم.
مدارها در ذهن ما هستن و به صورت ذهنی ما روی اونها حرکت میکنیم. مدارها انواع و اقسام مختلفی دارن، وقتی درآمد شما روی یک عدد ثابت هست به طور مثال ماهیانه ۱۰ میلیون تومان، یعنی شما در مدار ۱۰ میلیون تومان هستین. مدار ۱۰ میلیون ت در ذهن شما، چیزهایی رو میبینه که ۱۰ میلیون ت باشه و بیشتر از اونو قادر به دیدنش نیست ، کمتر از اون رو هم دوست نداره ببینه!
عجب چیز باحالیه مگه نه؟! حالا چطوری میتونیم مدار ذهنی خودمون رو بالاتر ببریم؟
- دیدن و توجه کردن : توجه به اون چیزی که دوست داری
- مطالعه : درباره اون چیز شروع بکنی به اطلاعات بیشتر کسب کردن
- در محیط قرار گرفتن : توی محیط انجام دادنش قرار بگیری
- تکرار کردن : دائما در حال تکرار و تمرین و استمرار به خرج دادن باشی
پس حالا تا حدودی متوجه شدی که تقصیر خودت نیست، حتی تقصیر ذهنت نیست! باید ورودی هاتو تغییر بدی تا خروجی های متفاوتی داشته باشی. حالا که این موضوع رو فهمیدی از همین امروز شروع کن!
تاحالا شده که بخوای کاری انجام بدی ولی انجام ندادی و از انجام ندادنش ناراحت شده باشی؟ برام کامنت کن.