استارتاپ های شکست خورده بهترین منبع یادگیری هستند. شکست پیشنیاز هر موفقیتی است ولی تفاوت کارآفرینان بزرگ که خود راهی برای رهایی از شکست پیدا می کنند و افراد عادی که از بین میروند در چه چیزی است ؟ در ادامه با آی تی من ، جلال ترابی همراه باشید.
هیچ کارآفرینی تمایل ندارد در کسب و کار رو به نابودی فعالیت کند. متأسفانه خطر شکست در کمین همهی استارتاپها است. مدیران باید با کسب آگاهی از نشانههای زوال کسب و کار و اشتباهات متداول کارآفرینان، در موقعیتهای مشابه تصمیمهای خردمندانهتری بگیرند.
قبلا به بررسی شکست استارتاپ ها از زبان شتابدهنده های بین المللی پرداخته بودم که میتوانید از اینجا مطالعه کنید.
مقاله مرتبط : مهم ترین عوامل شکست استارتاپ ها از زبان شتابدهنده ها
افت شاخصهای کسب و کار به معنای تمام شدن کار نیست. در چنین شرایطی باید تمرکز کنید و دنبال دلایل اصلی آن بگردید. اگر نتوانید با ذهن باز ریشههای اصلی مشکلات را شناسایی کنید، تلاشهای شما مانند دست و پا زدن بیهدف شناگران مبتدی بینتیجه خواهد بود.
در صحبت از کسب و کار همواره ظاهر خوش آن نمایش داده میشود و کمتر کسی تمایل دارد از مشکلات پیشرو سخنی به میان آورد. در ادامه به مواردی از مهمترین درسهایی که باید از استارتاپهای شکست خورده گرفت اشاره میکنم.
۱- استارتاپ های شکست خورده و مشورت از افراد مناسب
کسب مشورت از نخستین لحظات تصمیمگیری برای فعالیت آغاز میشود. با تقلید کورکورانه نمیتوان راه به جایی برد؛ ولی ضمن پیروی از مسیر خود، باید از افراد صالح و معتبر مشورت بگیرید. مشورت در همهی مراحل فعالیت از راهاندازی تا ادارهی آن، حتی در کسب و کارهای موفق نیز ضروری است. برای اینکار بهتر است ابتدا به مشاوران مالی، وکلا و فعالان تجاری مراجعه کنید.
به کمک مشاوران مالی میتوانید وضعیت اقتصادی کسب و کار خود را بهتر تحلیل کنید. وکیلها به شما کمک میکنند چارچوبهای فعالیت خود را استوارتر بنا کنید و در آینده با مشکلات حقوقی مواجه نشوید. بدون شک تجربهی افراد فعال در فضای کارآفرینی نیز بسیار ارزشمند است.
۲- استارتاپ های شکست خورده و آمادگی برای بدترین شرایط
تقریبا هیچ فعالیتی دقیقا طبق برنامهریزی نظری پیش نمیرود. کارآفرینان همواره با مشکلات پیشبینینشدهای مانند عادتهای غلط مشتریان، سرقت، بلایای طبیعی، خرابی تجهیزات و … مواجه هستند.
از آنجا که نمیتوان همه چیز را تحت کنترل گرفت، باید برای رویارویی با بدترین اتفاقات آماده شد. آیا در صورت از کار افتادن تجهیزات سیستم جایگزینی در نظر دارید؟ اگر تأمینکنندگان مواد اولیه دست به اعتصاب بزنند، چرخ تولید شما در گروی شفقت آنان خواهد بود؟
کارآفرینان باید در مراحل راهاندازی کسب و کار همواره به گردش سرمایه اهمیت بدهند. اگر دچار بحران مالی شدید، پسانداز یا حساب معتبری برای مرتفع کردن مشکل دارید؟ گاهی اوقات اگر سرمایه به موقع وجود نداشته باشد، ضررهای جبرانناپذیری به کسب و کار وارد میشود.
در بعضی موارد کالا یا خدماتی که ارائه میدهید از رده خارج میشوند یا استراتژی های بازاریابی که استفاده میکنید؛ دیگر مشتری جدیدی جذب نمیکنند. برای چنین شرایطی باید طرح کسب و کار مناسبی داشت و با استراتژی مناسب تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.
۳- انکار واقعیت شرایط شما را از چیزی که هستید بدتر میکند
در مواقعی که شاخصهای کسب و کار روند نزولی طی میکنند، انکار بحران نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث از دست رفتن فرصتهای جبران میشود. باید واقعیت را قبول کنید و بدون تعصب دنبال دلایل اصلی و راه حلهای در دسترس باشید. هر چه سریعتر به رفع مشکلات اقدام کنید؛ شانس بیشتری برای نجات کسب و کارتان خواهید داشت.
۴- اشتباهات خود را تکرار نکنید
شاید زمانی ایدههای شکستخوردهی بسیاری را دنبال کرده باشید. زودتر از موعد فعالیت خود را گسترش داده و با شکست مواجه شدهاید یا بخشی از حوزههای فعالیت را از دست دادهاید. برای بازگشت به دوران سابق باید پا روی غرورتان بگذارید و از کارهای کوچکتر شروع کنید.
در بنبست هم راه آسمان باز است
تا زمانی که به اشتباهات خود معترف نباشید، همواره آنها را در شکلهای مختلف تکرار خواهید کرد. اگر به مرز ورشکستگی رسیدهاید ناامید نشوید. به قول معروف
«در بنبست هم راه آسمان باز است.»
فرآیندهای غیر ضروری و دستوپاگیر را حذف کنید. لیستی از نقاط قوت خود تهیه کنید و از هر کسی که میتواند کمکی به شما بکند کمک بگیرید.
۵- امیدوار باشید 🙂
مهمترین درسی که از فعالیتهای شکستخورده میتوان گرفت امیدواری است. اگر به زندگی هر یک از بزرگان کسب و کار نگاهی بیندازید، همهی آنها با انواع شکستها و مشکلات بزرگ روبهرو بودهاند. اگر آنها با اولین شکست ناامید میشدند، امروز شاهد بسیاری از برندهای بزرگ نبودیم.
اجازه ندهید شایعات مربوط به تحریم و رکود ارادهی شما را سست کند. اگر کارمندی را کنار گذاشته و به مسیر کارآفرینی روی آوردهاید، پس حتما به قدرت خودتان ایمان داشتهاید. هیچ طاووسی بدون جور هندوستان به دست نیامده است.
نظرشما درباره راه اندازی استارتاپ چیست ؟ آیا شکست میتوانید زمینه ساز موفقیت های بعدیمان باشد؟ نظرات و پیشنهادات خود را با آی تی من در میان بگذارید.
46 پاسخ
سرنوشت سازترین دوران دهه سوم زندگی هست. هر کسی از ۲۰ تا ۳۰ سالگی به جایی رسید رسید اگه نرسه کارش خیلی سخت میشه
بله دقیقا درسته
به نظر من، کسی که میخواد کارآفرینی بکنه، باید علاوه بر سرمایه و پول، صفات و ویژگیهای شخصیتی یه کارآفرین رو هم داشته باشه …
تعریف از خود نباشه، تا حد زیادی اون صفات رو دارم و در خودم دیدم …
فقط نمیدونم از کجا و چطوری شروع کنم؟ راه و روش درستش رو پیدا نمیکنم …
به نظرم اول از همه مطالعه تون رو در این زمینه بالا ببرید و کم کم با مسیر آشنا بشید
کی تو این شرایط و گرونی قدرت ریسک داره ؟!
یه استارت اپ کوچیک حداقل ۷ تا ۱۰ تومن هزینه داره
الکی نیست که
بازم توی این شرایط میشه با مبالغ کمتر جلو رفت
هدف بلند مدت توی این کشور یعنی باد هوا
نمونش کانال دارای بدبختی که ماه ها برای کانال تلگرامشون زحمت کشیدن و هزینه کردن
چی بگم؟!
عجب دوران جوانی داریم ما …
بله واقعا!
چون تو ایران از نوجوونی یه راست میری به میانسالی و فقط بعضیا هستن که جوونی هم طی میکنن که مشخص
سپاس از نظر خوبتون
سلام
عالی توضیح دادید
ممنون
خواهش میکنم
سلام جالب بود ممنون
خواهش میکنم
ممنون از آقای ترابی !
مطالب مفیدی را عنوان کردید.. آرزوی موفقیت
خوشحالم مفید بوده براتون
منم آرزوی خوشبختی و سلامتی را برای شما دارم
با سلام
ممنون از مطالب خوبتون.
خیلی ممنون
مطلب خیلی مفیدی بود
ممنون
فکر کنم یکی از بزرگترین مسایل همین باشه که این دوستان مروج هم خودشون تعریف صحیحی از استارتاپ ندارندو حالا که موج اعتراض ها زیاد شده بازهم استارتاپ رو در حوزه فناوری تعریف میکنند
و بدتراینکه خیلی از شرکتها بخاطر تبلیغشون خودشون رو استارتاپ معرفی میکنند تا سهمی ازین تب وتاب برای معرفی خودشون بگیرند
و اینجوری همه گیج میشن و یکی میگه ایده ام دزدیده میشه یکی میگه پارتی میخواد یکی فکر میکنه مدل کسب وکار کافیه و…..
ای کاش تولیدمحتوای جدی و متعهدانه داشتیم
نظر به جا و خوبی بود
عالی بود مثه همیشه مرسی
ممنونم
پاراگراف اول واقعا خوب بود.
و نکته دیگه اینکه برای راه اندازی هر نوع اکوسیستمی باید اول منابع و ساکنین اون اکوسیستم مشخص باشن.
قبل از برگزاری رویدادی مثل استارتآپ ویکند باید کامیونیتی استارتآپی داشته باشیم. و برای این کار باید با قلب مردم صحبت کنیم.
سپاس از شما
رویدادهایی مثل استارتاپ ویکند، بخشی از علاقهمندان به کسب و کارهای اینترنتی را با مفهوم استارتاپ و Lean Startup آشنا کردهاند، ولی همانطور که آقای احمدی اشاره کردند، در ایران بیشتر افراد “استارتاپ” را با “استارتاپ ویکند” اشتباه میگیرند.
موفقیت استارتاپها در ایران نیازمند ایجاد یک اکوسیستم استارتاپی است (چیزی شبیه به اتفاقی که در مورد سیلیکون ولی اتفاق افتاد) و شکلگرفتن این اکوسیستم، نیازمند ارتقای دانش همگانی در مورد کسب و کارهای آنلاین با تعریف استارتاپی است.
سپاس از نظر خوبتون
مرسی از مقاله جالبتون
فقط اینکه تعریف استارآپ فراتر از کسب و کارهای آنلاین و اینترنتی هست. در واقع استارتآپ به یک سازمان انسانی (مستقل از اندازه و صنعت) گفته می شود که در شرایط نا مطمئن قصد دارند محصول یا خدمتی جدید را به بازار ارایه کنند و به محض اینکه فرضیه های مدل کسب و کاررا تست کردند و مدل نهایی کسب و کار مشخص شد دیگر به این تشکل انسانی استارتآپ گفته نمی شود. همانطور هم که شما در مقاله اشاره کردید این مدل نهایی کسب و کار باید scalable and repitable باشد
ممنون از مقاله خوبتون
به دوستانی که قصد راه اندازی استارتاپ دارند، پیشنهاد می کنم که حتما این کتاب رو بخونن => Lean Startup
به نقل قول از همین کتاب :
Startup is a human institution designed to create an innovative product under the condition of extreme uncertainty
ممنون از پیشنهادتون
اتفاقا کتاب خیلی خوبیه
استارتاپ موفق به آن دسته کسب و کارهایی استارتاپ گفته می شود که در ایران برای ایجادش یا باید پول فراوان داشته باشی یا پارتی به چه کلفتی!
بعله ….
چه نظری !
دزدی ایده متاسفانه در ایران به دلیل فرهنگ پایین مردم رایجه، ولی ثبت اختراع می تونه جلوش رو بگیره.
البته اون هم دنگ و فنگ فراوانی داره مگر این که به شرکت هایی که کارشون اینه (طی کردن روال ثبت اختراع به جای شما) بسپاری.
دزدی ایده اصن وجود نداره ! چراکه فقط جزئیات ایده برای ایده پرداز آن ایده مهمه
اگه بازار استارت اپ ها تو ایران رونق پیدا کنه خیلى خوب میشه
ذهن منم مثل خیلى از جوونا پر از ایده ست
به ما فرصت بدن کولاک میکنیم 🙂
منتظر فرصت نباشین ، کولاک کنید !
از نظر من چیزی به اسمه دزدی ایده به اون شکلی که رایج شده وجود نداره، در لحظه ای که ایده به ذهنتون میرسه،به احتمال ۹۹% به ذهن حداقل یه نفر دیگه هم رسیده
و همینطور اینکه، اگر شما درکارتون سرعت بدید،مطمئن باشید زودتر و بهتر میتونید استارتاپتون رو اجراکنید
بله . چیزی به اسم دزدی ایده وجود نداره
چون جزئیات ایده برای کسی مگر ایده پرداز باز نیست
مطلب فراتر از عالی بود چون میخوام یه استارتاپ بزنم مثل هسته ای بترکه از پیر و جون در گیرش شن.
خواهش میکنم عزیز
مسئله اینه که ایده رو ازت میدزدن…:/
جرات نمیکنی ایده رو به زبون بیاری
باید خودت بری دنبالش
بله !