خیلی درباره واژه کارآفرینی شنیدیم اما به راستی کارآفرینی چیست ؟ و چه چیز هایی رو شامل میشه؟ تو این پست بیشتر دربارش صحبت میکنم و با این واژه بیشتر آشنا میشیم.
به نظر من کارآفرینی واژه ی شیرینی به حساب میاد چرا که با شنیدن اون یاد استعفا دادن از شغل کارمندی و پولدار شدن برامون تداعی میشه. خودم همیشه از کار روتین و کارمندی خوشم نمیومد و دوست داشتم برای خودم کار مستقل داشته باشم؛ به قول معروف آقا بالاسر کار خودم باشم!
اینکه برای خودمون کسب و کار داشته باشیم و رویای پولدار شدن رو دنبال کنیم واقعا جذاب و شیرینه. اما قبل از اینکه بریم سراغ اینکه واقعا چطوری میشه تو این راه موفق شد، یه کم تو ذوقتون بزنم یه چیزی رو در گوشتون یواشکی بگم :
کارآفرینها شکست میخورن ، خیلیا درجا میزنن و فقط عده کمی میتونن کارآفرین موفق باشن!؟
حالا که درگوشیمو بهتون گفتم چند تا سوال مهم رو میخوام تو این مقاله بهش پاسخ بدم :
- اینکه این همه میگم کارآفرینی ، واقعا چیه و چرا اینقدر مهم شده؟
- چطور میشه اینقدر موفق بود؟
- ایده چقدر مهمه و از کجا باید شروع کنیم؟
کارآفرینی چیست؟
اگر بخوام بگم که کارآفرینی چیست ؛ خیلی خلاصه و مفید :
کارآفرینی یعنی تلاش برای ایجاد یه کسب و کار با هدف سود کردن
وقتی از تلاش صحبت میکنم منظورم سرمایهگذاری کردن، وقت گذاشتن، یادگیری و قبول تمومِ مسئولیت ها وریسک های ناشی از کارآفرینی هست. این تعریفی که کردم خیلی ساده به نظر میرسه ولی وقتی به تعاریف بزرگان دنیای تجارت و کارآفرینی نگاه میکنیم با دنیایی از تفاوت مواجه میشیم !
ژوزف شومپیتر (Joseph Schumpeter) اولین فردی بود که از اصطلاح کارآفرینی به صورت رسمی استفاده کرد و کارآفرینی رو تبدیل یه ایده به نوآوری میدونه. شومپیتر در زمان زندگیش تعریف های مختلفی از کارآفرینی رو گفت که اگه خلاصه ش کنم به همون تعریفی که بالاتر به صورت خلاصه گفتم برمیگرده.
برخی دیگه از بزرگان هرکدوم تعاریفی رو به کارآفرینی بسط دادن مثلا
- «کارآفرینی یعنی تعقیب فرصتها»
- «کارآفرینی یعنی ایجاد ارزش».
که تا دلتون بخواد از این تعریفا زیاده.
درک مفهوم کارآفرینی چیست
با چند مثال ساده میخوام مفهوم کارآفرینی رو براتون جا بندازم :
- راهاندازی یه کارخونه تولید پارچه با ۳ هزار نیرو که شبانهروزی کار میکنن
- راهاندازی یه استخر ماهی خاویاری مدرن که قبل از اون هیچکس همچنین کاری رو نکرده
- استارتاپی که برای اولین بار اجازه سفارش تاکسی به صورت اینترنتی رو میده (اوبر – تپ سی – اسنپ)
- استارتاپی که برای اولین بار میوه و سبزیجات رو به صورت مستقیم از باغدار به دست مشتری میرسونه
- خانوم خانهداری که در اوقات بیکاری کارهای هنری میسازه و توی شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام میفروشه
- جوان نخبهای که یه قطعه الکترونیکی اختراع کرده و در کارگاهی به همراه دوستانش اونو تولید میکنه
تموم مثال های بالا بدون در نظر گرفتن بُعد و بزرگی کسب و کار میتونه یه نوع کارآفرینی باشه.
کارآفرینی چه تفاوتی با استارتاپ (کسب و کار نوپا) داره؟
استارتاپ هم نوعی کارآفرینی به حساب میاد اما خب شرایط خاص به خودشو داره. استارتاپ معمولا یه کسب و کار نوپاست که تازه شکل گرفته وایده جدیدی برای حل یه مشکل با فرصت درآمد زایی دارن. قبلا درباره استارتاپ مقاله نوشتم، اگه به راه اندازی کسب و کار نوپا علاقه دارین، دسته آموزش استارتاپ رو دنبال کنین.
استارتاپ ها معمولا به کمک فناوری های جدید مثل (اینترنت – سایت – اپلیکیشن – AR – VR) راهکارهای جدید خودشونو جایگزین راهکارهای سنتی میکنن با محصولی پیشرفته میسازن که چند کار رو همزمان انجام بده و هزینه کمتری داشته باشه.
استارتاپ ها معمولا مسیر پرخطر و سختی رو طی میکنن و ریسک های زیادی رو متحمل میشن و به خاطر همینه که بهشون میگیم استارتاپ ! اسمش قشنگه ولی سختی های خودشو داره چون نیاز به حمایت های خاص و حتی سرمایه دارن تا خیلی سریع رشد کنن و پیشرفت کنن.
اکثر استارتاپ ها هم مثل هر پروژه کارآفرینی ممکنه شکست بخورن اما درصد کمی از اونها که با ایده های بکر وارد بازار میشن و دانش و تخصص لازم رو دارن به موفقیتهای بزرگی میرسن. (از هر ۱۰ استارتاپ ۹ تای اونا شکست میخوره!)
چه ایده هایی موفق میشن؟
حالا که حرف از ایده زدیم، نیازه تا ببینیم چه ایده های موفق میشن و چرا اصن باید ایده داشته باشیم. عموما ایده هایی موفق میشن که :
۱. مشکلی رو حل کنه یا نیازی رو برطرف کنه
هر محصولی که توی بازار ارائه میشه در دوحالت کلی میتونه نیازی رو برطرف کنه :
- مشکل یا نیازی که قبلا هیچ کاری براش نشده یا محصولی نساختن
- محصولی وجود داره اما نتونسته مشکل یا نیاز رو به طور کامل برطرف کنه
هرکسب و کاری سعی میکنه که یه محصول جدید بسازه یا جایگزین معرفی کنه یا محصولی بسازه که مثل لوازم جانبی یا افزونه استفاده از محصول فعلی رو آسون تر و بهتر میکنه.
توجه : اگه ایده شما تو هیچ کدوم از فاکتورهای بالا جا نداره، کارِتون خیلی سخت میشه !!!
۲. مقیاس پذیر باشه
هر کسب و کاری بهتره که از مقیاس کوچیک شروع کنه، اما باید به این فکر کنین که آیا ایده ای که دارین قابل توسعه هست؟ آیا وقتی مشتریان شما بیشتر میشن، میتونین محصول مورد نیازشونو تامین کنین؟
۳. محصول، قیمت و سود مناسبی داشته باشه
قیمت محصول/سرویس یا خدمت به دو دلیل خیلی مهمه :
- قیمت تمام شده برای یوزر (مشتری نهایی) قابل پرداخت باشه : یعنی نه قیمتش اونقدر بالا باشه که خارج از توان پرداختی مشتری باشه و نه اونقدر پایین که مشتری اونو بی ارزش بدونه. به عبارتی قیمت باید نسبت به خدمت دریافتی و محصول خریداری شده متناسب باشه.
- قیمت طوری باشه که از سودش بشه کسب و کار رو نگه داشت و جلو برد : یعنی حاشیه سود نه اونقدر بالا باشه که فقط مدیران یا هیئت مدیره برداشت کنن و چیزی برای توسعه کار نمونه و نه اونقدر پایین باشه که فقط خرج زیرساخت بشه و چیزی برای ادامه نَمونِه.
۴. کپی نشه!
من اعتقاد دارم اگه ایده ای کپی بشه به اندازه کافی بکر بوده و با این قضیه موافق نیستم که حتما جوری باشه که نتونن ازش کپی کنن چون اغلب ایده ها دیر یا زود توسط رقبا کپی میشن (البته اکثرا ناقص هستن یا بُعد های دیگه ای رو بهش میپردازن که ایده قبلی بهش نپرداخته بود)
۵. خوب اجرا کنین
خیلی از ایده ها به ذهنمون میخوره ولی توان اجرایی کردنشو نداریم. به نظر من مهم تر از ایده داشتن، اجرای صحیح و به موقع اون هستش، چرا که این خیلی مهمه که اجرا دقیقا در چه زمانی باشه.
اگه ایده دارین حتما قبل از اجرایی کردن ، توانایی خودتون بسنجین؛ شاید با یادگیری و استخدام افراد متخصص بشه ایدهای رو اجرا کرد اما حتما خودتون باید تا حدودی اطلاعات و مهارتهای اولیه رو داشته باشین.
چطور ایده رو قبل از اجرا تست کنیم؟
هرچقدرم ایده تون قوی باشه باید قبل از اجرا شروع به تست کردنش کنین؛ برای آزمایش خیلی از ایدهها اصلا نیازی به هزینه کردن نیس. خصوصاً اگه ایده شما یه کسب و کار اینترنتی یا محصول دیجیتال باشه.
چند تا راهکار کلی برای آزمایش و اعتبارسنجی ایده یا محصول قبل از شروع جدی بهتون معرفی میکنم :
۱. تحقیقات بازار داشته باشین
تحقیقات بازار یعنی جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات درباره بازار و مشتریان کنونی، قدیمی یا بالقوه.
در این تحقیق اطلاعاتی از خصوصیات، عادت مصرف، محل زندگی و نیازهای بازار هدف رو پیدا میکنیم؛ بعد با تفسیر این اطلاعات میتونیم به سوالات متعددی جواب بدیم. سوالاتی مثل
- آیا مشتریان احتمالی حاضرن برای محصول ما هزینه کنن؟
- جمعیت مشتریان بالقوه این محصول چند نفره؟
- کدوم گروه یا طبقه اجتماعی هدف این محصول هستن و …
شاید قبل از تحقیقات بازار با حدس و گمان فک کنیم که محصول یا ایده ی ما حتماً مشتری داره ولی بعد از تحقیق، اطلاعاتی رو دست میاریم که میتونه به ما اطمینان خاطر بده یا حقایقی رو که ندیده بودیم برای ما روشن کنه.
برای انجام تحقیقات بازار چندین راه و روش مختلف وجود داره :
- به صورت مستقیم اطلاعاتی رو از مشتریان احتمالی و کاربران سرویس خودتون جمع میکنین
- یا از منابعی که اطلاعات به دردبخوری دارن استفاده میکنین ( این منابع رو به اصطلاح اولیه (Primary) و ثانویه (Secondary) میگن)
راههای اطلاعات گرفتن از منابع اولیه :
- مصاحبه
- نظرسنجی
راه های جمع آوری اطلاعات ثانویه :
- استفاده از آمارهای عمومی منتشر شده توسط نهادهای دولتی یا شرکت های خصوصی
- تحقیق کلمات کلیدی
استفاده از هر دو راهکار در کنار هم باعث میشه اطلاعاتی که به دست میارین دقیق تر و درست تر باشه.
در مصاحبه فردی یا نظرسنجی، اطلاعاتی رو به صورت مستقیم از مشتریان احتمالی میگیرین؛ نکته مهم اینه که در این روش باید طراحی درستی از سوال ها برای گرفتن بهترین نتیجه داشته باشین.
پرسیدن سوالایی مثل «اگه این محصول رو تولید کنم آن را میخری؟» یا «برای حل این مشکل چقدر هزینه میکنین؟» کمک زیادی نمکنه و حتی بدتر امکان داره دچار خطا بشین. چون اینجور سوالا یه چیز مبهم هست و هرکسی براساس ذهنیت خودش بهش جواب میده و خیلی وقتا جواب از واقعیت دور میشه (انگار که مصاحبه شونده ها دارن به شما دروغ میگن!) و در عوض سوالات باید متمرکز روی شناخت رفتار و دیدگاه مشتریان باشه.
تحقیقات بازار در فروش اینترنتی
تحقیقات بازار در محصولات یا خدماتی که فروش اونها اینترنتی هست، به نسبت راحت تره چون میتونین نظرسنجی یا مصاحبه رو به صورت اینترنتی و با کمترین هزینه انجام بدین.
سرویس های پرسش نامه و نظرسنجی با امکانات مختلفی وجود داره که باهاش میتونین این کارو به راحتی انجام بدین و حتی یه قدم جلو تر هم میتونین حرکت کنین یعنی پرسشنامه های تعاملی طراحی کنین که صحت جواب هاشون قابل سنجش باشه.
در کنار روش هایی که گفتم، استفاده از آمار و داده های منتشر شده هم خیلی خیلی مفیده. برای مثال، مرکز آمار ایران، اطلاعات جمعیت شناختی رو به صورت عمومی منتشر میکنه. یا شرکتهای بزرگی مثل دیجی کالا گزارش هایی از فروش و مشتریانشون منتشر میکنن که نیازها و رفتار های بازار رو به خوبی نشون میده.
یه روش عالی دیگه برای درک نیاز ها و رفتار مشتریان، علایق و دغدغه های اونا، انجام تحقیق کلمات کلیدی هست. تحقیق کلمات کلیدی یعنی ” جمعآوری و تحلیل عبارت هایی که مردم با گوگل سرچ میکنن”
۲. محصول رو در ابعاد کوچیک و بدون هزینه ی بالا عرضه کنین
اگه محصولی دارین که قاب تولید یا عرضه در اندازه کوچیک هست (منظور از اندازه کوچیک یعنی تعداد پایین و باهزینه خیلی کم) به راحتی میتونین اونو به جمعیت کوچیکی (جمعیت یا گروهی که محصول شما رو تست و به شما بازخورد میدن) عرضه کنین. به این مثال توجه کنید:
جلال یه گرافیست خلاقه که میخواس یه فروشگاه اینترنتی تیشرت های طرح دار با طرح های خاص راهاندازی کنه. جلال هنوز دستگاه چاپ روی تیشرت رو نخریده و حتی یه تیشرت چاپ شده هم نداشت. اما جلال برای این که ایده خودش رو تست کنه، یک راه حل خوب به ذهنش رسید. جلال بهترین طرح هایی رو که داشت رو به صورت موکاپ (Mockup) روی تیشرت درست کرد. بعد با هزینه کمی یه فروشگاه اینترنتی راه انداخت!
جلال تیشرت ها رو به صورت پیش خرید روی سایت گذاشت و بعد با چند تبلیغ کوچیک در اینستاگرام با موضوع مد و فشن، مشتری هایی رو به سایتش جذب کرد. با این تبلیغات تونست حدود ۱۰۰ تیشرت رو پیشفروش کنه. وقتی دید طرح هاش برای مردم جذابه و حالا ۱۰۰ تا فروخته، سریع دستگاه چاپ و تیشرت ها رو خرید و کسب و کارش رو شروع کرد.
این یه مثال ساده از چگونگی تست ایده با ارائه محصول در ابعاد کوچک و بدون هزینه کلان هست.
حالا از کجا و چطوری ایده یا فرصت برای کارآفرینی پیدا کنم؟
جواب ساده س: سرچ گوگل ! همین حالا میتونین در گوگل برای پیدا کردن ایده جستجو کنین. شاید ایدههای زیادی پیدا کنیدن اما احتمال کمی داره ایده ای بکر و مناسب خودتون پیدا شه.
دلیلشم خیلی ساده س: کسی که ایده کارآفرینی خوبی پیدا کنه اونو به کسی نمیگه یا منتشرش نمیکنه! والبته نکته مهم تری که قبلا گفتم اینه که توانایی و علاقه شما برای اجرای ایده خیلی مهمه.
به نظر من بهترین منبع برای پیدا کردن ایده، نگاه متفاوت به دنیای اطرافمون هست. به این نگاه میگن نگاه کارآفرینی! نگاه کارآفرینی دنیا رو به شکلی میبینه که باید برای هر مشکل یه راه حلی پیدا کنه.
به نظر شما کارآفرینی در ایران چقدر سخته؟ چه کارایی میشه کرد که روند کارآفرینی رو آسون تر کنه؟ تعریف شما از کارآفرینی چیه؟ برام کامنت کنین.
32 پاسخ
ممنون از سایت و مطالب خوبتون.
با تشکر
خواهش میکنم
باعث افتخاره
مطالب بسیار مفیدی بود عالی بود یعنی
مرسی از سایت خوبتون
خیلی ممنونم از همراهی شما بزرگوار
مقاله بسیار جالبی بود.
این روزها بسیار به کارافرینان جوان توصیه میشه که با دید مثبت تری وارد کسب وکار بشن و واقعا این صحیح است.
از طرفی، حتما با چند نفر که در این حوزه فعالیت داشته اند مشورت کنید.
درست میگی احمد عزیز
باحرفات موافقم
تجربه همه جا مفید و موثره
عالی بود
tank youu
مرسی علیرضا جان
با تشکر از شما جناب ترابی
مقاله بسیار جامع و جالبی هست.
موفق و پیروز باشید:)
سپاس از همراهیتون
خوشحالم مفید بوده
با تشکر از مقاله خوبتون.
موفق و پیروز باشید
خواهش میکنم
امیدوارم مفید بوده باشه
نوآوری ۵ نوعه که باعث کارآفرینی میشه :
معرفی یک کالای جدید
به کار گیری یک شیوهی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
کشف و بهکار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
بله درسته
متن به اشتراک مختصر و مفید و جامع بود. سپاس فراوان
ممنون که همراهی میکنین
سلام و خسته نباشید … مرسی از مقاله خوبتون …
ممنون از همراهی شما
کارآفرینی، فرآیند شروع تجارتی نوپا برای کسب درآمد است و به فرد ریسک پذیری که با داشتن ایده ای مبتکر و به کمک سرمایه خود و متقبل شدن شکست و موفقیت در کار خود، ایده خود را عملی میکند، کارآفرین میگویند
بله درست میفرمایین باهاتون موافقم
با تشکر از مقاله خوبتون. موفق و پیروز باشید 🙂
ممنونم از همراهیتون
خیلی با حوصله و خوب مینویسید
تبریک میگم
ممنونم دکتر
کارآفرینی ….. وقتی این واژه میشنوم اسم صدها نفری که تو شهر کوچیک خودمون سراغ دارم یادم میاد که تحت این نام روانه نهادها شدند و وامها گرفتند و …. و امروز خبری از هیچ کدومشون نیست
تکامل اون چیزیه که لازم بود بیاموزیم اما جهشی ازش رد شدیم.
در پناه حق باشید
چه تعبیر زیبایی
کارآفرینی به گرفتن وام نیست ! اینه که راهی پیدا کنی که بتونی از بحران خودت خروج پیدا کنی
مطلب مفیدی بود.
در این سالها که ابرو شاید بهتر باشه بگیم توهم کارآفرینی بسیاری را گرفته، و بسیاری هم نادانسته و یا دانسته و جهت کسب سود بر این توهم میافزایند، نگاه اصولی و منطقی به این موضوع خیلی کمیاب و در عین حال لازم هست.
درست میگید موافقم
چقدر عالی می نویسید جناب ترابی واقعا خیلی دوست داشتم این نوشته ی شما رو و بسیار مفید بود… باعث افتخاره که سایت شما رو دارم
ممنونم از تو سهند عزیز
درباره کارآفرینی دانشجویی مطلبی دارید؟
خیر انشاالله وقت بشه حتما مینویسم