
گیمیفیکیشن یا بازی پردازی چیست؟ آشنایی گیمیفیکیشن و آشنایی با ابزار جذب کاربر
گیمیفیکیشن یا بازی پردازی چیست؟ امروزه درگیر کردن کاربران با وبسایت و برند های تجاری کار به نسبت سختی به حساب می آید اما نمی توان گفت که به آخر راه رسیده ایم ! هنوز هم راه هایی برای سرگرم کردن کاربر و اعتماد بیشتر به برند وجود دارد . درادامه همراه باشید.
ساخت یک بازی برروی وبسایت برای درگیرکردن کاربر باسایت، شبکه اجتماعی های برند برای اهدافی فراتر از سرگرمی (اهدافی مثل بازاریابی و برندینگ) را گیمیفیکیشن (Gamification) میگویندکه در واقع می توان گمیفیکیشن را این گونه نیز توصیف کرد :
به کارگیری تفکرات بازی گونه برای اهدافی فراتر از بازی
دریافت اعتبار، هدیه نقدی، تخفیف یا پیشنهاد ویژه از سمت یک برند تجاری برای مشتری آنقدر می تواند مهم و جذاب باشد که که خود را درگیر بازی کند و کم کم این بازی یا برند باعث فروش هرچه بیشتر بشود.
در طراحی گیمیفیکیشن باید به این نکته توجه داشت که به گونه ای باشد، حس کنجکاوی و اشتیاق مشتری برای دریافت هدیه از برند شما باعث استفاده بیشتر از وبسایت یا خدمات شما بشود.
دسترسی سریع
به چه چیزی گیمیفیکیشن می گوییم؟
گیمیفیکیشن (Gamification) که در زبان فارسی به “بازی کاری”، “بازی سازی” و حتی “بازی وار سازی” ترجمه شده، یکی از آن مفاهیم جالب و شیک است که هنوز در کشور ما چندان شناخته شده نیست. البته در سالهای اخیر، این موضوع در حیطۀ بازاریابی زیاد مطرح شده است.
این روزها خیلی از استارتآپها و شرکتهای فعال در زمینه تجارت الکترونیک در پرزنتیشنهایشان از کلمه گیمیفیکیشن استفاده کرده و با این کار کلی دلِ طرف مقابلشان را میبرند. در بسیاری از موارد، نه شخص پرزنت کننده تعریف دقیقی از “بازی کاری” دارد، نه طرف مقابل متوجه میشود که از چه حرف میزنند. (باور کنید نمونهاش را شخصا به چشم دیدهام).
گیمیفیکیشن کاربردهای گوناگونی دارد، اما بیشترین کاربرد آن در ایران در مارکتینگ و تبلیغات است.
به یک بازی که به آن علاقه دارید. فکر کنید. چه چیزهایی آن بازی را جذاب میکنند؟ کدام عوامل باعث میشوند که شما بارها و بارها دلتان بخواهد بازی کنید؟
گیمیفیکیشن یعنی از تمام ویژگیهایی که بازی را برای آدمها جذاب میکنند، در جاهای دیگر استفاده کنیم. ویژگیهایی مثل قواعد بازی، بردن و باختن، امتیاز کسب کردن و بسیاری موارد دیگر.
برای رسیدن به درکی مناسب از موضوع، اجازه بدهید اندکی به خودِ بازیها بپردازیم و سپس به موضوع گیمیفیکیشن باز خواهیم گشت.
بازی چیست و چرا ما آدمها به بازی کردن علاقه داریم؟
هر فعالیت اختیاری که بر اساس ایجاد لذت و خوشایندی باشد و قواعدی (عموما برای برد و باخت) برای آن تعریف شود، بازی محسوب میشود. مانند فوتبال، ساختن لگو، عروسک بازی یا گیمهای موبایلی و بسیاری موارد دیگر.
همانطور که در بالا اشاره کردم، در بازی کاری از ویژگیهای بازی استفاده میشود. به صورت کلی، بازی مورد نظر ما هر چه باشد، در آن چهار مشخصه اصلی وجود دارد که در ادامه به آنها خواهم پرداخت:
۴ اصل مهم و اساسی که در تمام بازیهای جهان وجود دارد
عوامل متغیری بر بازیهای جهان حکم فرما هستند، اما در تمام بازیها ۴ اصل اساسی جریان دارد.
۱- تمام بازیها “قانون” دارند
هر نوع بازی که بخواهید به آن فکر کنید، شامل یک سری قوانین و محدودیتها است. هر کاری که در بازی خارج از قوانین آن انجام شود، دیگر جزو آن بازی نخواهد بود. قوانین هستند که به یک بازی روح و معنا میبخشند.
البته که قوانین بازی مثل قوانین حکومتی نیستند که برای همه لازمالاجرا باشند؛ بازی کردن کاری کاملا انتخابی است و کسی که وارد آن میشود خودش تصمیم گرفته که به آن قوانین پایبند باشد. جایی که زور هست، دیگر چیزی به نام بازی وجود ندارد.
مثلا بازی شطرنج را در نظر بگیرید. قانون بازی میگوید که مهره فیل باید تا آخر بازی در خانههایی در همان رنگ بماند که از ابتدای بازی در آن قرار داشت (اگر از اول در خانه سفید بوده، تا آخر بازی هم باید در خانههای سفید بماند و بالعکس).
اگر این قانون نقض شود، بازی متوقف شده و به آخرین وضعیتی که در آن مهره در جای صحیح خود قرار داشت باز میگردد.
۲- هر بازیای به یک “هدف” ایجاد شده
همه بازیها در نهایت هدفی را دنبال میکنند که معمولا بردن بازی است. در واقع، دو راه کلی برای رسیدن به این هدف وجود دارد:
- شرط مورد نیاز برای بردن بازی
- استراتژی مورد نیاز برای بردن بازی
در فوتبال، شرط اصلی بردن بازی چیزی نیست به جز زدن گلهای بیشتر نسبت به حریف. اگر مطمئن باشید که میتوانید بیشتر از آنکه گل بخورید توپ را وارد دروازه حریف کنید، آمارهایی مثل میزان در اختیار داشتن توپ، تعداد کارتهای زرد و قرمز، آفسایدها، شوتهای داخل چارچوب و … هیچ اهمیتی ندارد.
اما استراتژی فوتبال موضوعی کاملا متفاوت است. برای بردن بازی، باید توپ را در اختیار داشت. باید حمله کرد و موقعیت ایجاد کرد. باید با دفاع مناسب جلوی حملات حریف را گرفت.
باید رفتار تیم مقابل را تحلیل کرده و به آن واکنش مناسب نشان داد. البته که همه اینها شاید در انتها به گرفتن بردن منجر نشوند و حریف به صورت کاملا تصادفی موفق شود که بازی را ببرد. اما این موضوع چیزی از اهمیت استراتژی کم نمیکند.
۳- شانس و تنوع در تمام بازیها وجود دارد
هر بار که کتابی میخوانید، فیلمی را تماشا میکنید یا به یک قطعه موسیقی گوش میکنید، یک روند کلی وجود دارد که از اول آن شروع میشود و در جایی به پایان میرسد.
ممکن است یک فیلم را بارها ببینید و از آن لذت ببرید؛ این کار ممکن است تفریح یا سرگرمی محسوب شود اما هیچ وقت به معنای “بازی” نخواهد بود. شرط آنکه فعالیتی “بازی” محسوب شود، این است که خود شما در آن نقش داشته و با هر بار انجام آن، تجربهای متفاوت داشته باشید.
ویژگی یک بازی این است که روند و نتیجه نهایی آن هر بار با دفعه پیش متفاوت است. هر چند بار هم بازی کرده باشید، باز هم از ابتدا نمیتوانید مطمئن باشید که چه اتفاقاتی در راه است و چه کسی برنده نهایی خواهد بود.
در هر بازی مقداری قانون و مقداری هم شانس وجود دارد (حتی در فکریترین و استراتژیکترین بازیها) و این است که به بازی هیجان و جذابیت میدهد.
برای ملموستر شدن موضوع، بد نیست برای مثال به بعضی از عوامل ایجاد کننده شانس اشاره کنیم. وجود تاس، حالتهای مختلف بُر خوردن کارتها در ابتدای بازی، متفاوت بودن روشها و استراتژیهای بازیکنان، تنوع زیاد در حرکتهای احتمالی و … نمونههایی خوب از عوامل به وجود آورنده شانس هستند.
۴ – بازی بدون رقابت معنا ندارد
در هر بازی رقابت وجود دارد. برنده و بازنده داریم. حتی اگر بازی گروهی باشد و افرادی با هم برای رسیدن به هدفی تلاش کنند، باز هم دارند با یک چالش یا یک موقعیت دشوار دست و پنجه نرم میکنند. رقابت نیاز به سیستمی دارد که در آن بتوان نتایج را با هم مقایسه و برنده و بازنده را تعیین کرد.
نحوه استفاده از گیمیفیکیشن
قبلتر گفتم که گیمیفیکیشن معادل با بازی کردن نیست، بلکه به معنی “استفاده از ویژگیهای بازی” است. حالا که با ۴ ویژگی اساسی بازی آشنا شدید،وقت آن است که طریقه استفاده از گیمیفیکیشن در بازاریابی هم یاد بگیرید!
اگر بخواهیم تعریف دقیقتری از بازی کاری ارائه دهیم، باید بگوییم که گیمیفیکیشن یعنی تلاش در جهت بالابردن انگیزه، حس رقابت و کنجکاوی با استفاده از المانهای بازی که در بالا به آنها اشاره شد، به هدف افزایش تقاضای مشتریان، بهبود عملکرد کاری افراد یا پیشرفت در آموزش.
بازی کاری در چه زمینههایی کاربرد دارد؟
گیمیفیکیشن وارد جنبههای فراوانی از زندگی ما شده است. استفاده از بازی کاری در فرمهای گوناگون کسب و کار از جمله بازاریابی، آموزش، استخدام و حتی سیاست هم مرسوم است.
در اینجا، به صورتی خیلی خلاصه به بعضی از کاربردهای مختلف بازی کاری اشاره میکنیم و سپس به بحث اصلی که همان کاربرد گیمیفیکیشن در بازاریابی است خواهیم پرداخت.
ایجاد جذابیت در آموزش
هدف اصلی از پیاده سازی گیمیفیکیشن، افزایش مشارکت، ارتباط، وفاداری و حس رقابت در افراد است. پس چرا از این ابزار در آموزش استفاده نکنیم؟
بازی کاری میتواند در جنبههای متنوعی از آموزش از جمله ارزشیابی، پاداش دادن به دانش آموزان و دانشجویان، افزایش انگیزه به آنها و مراحل مختلف خودِ تدریس به کار رود.
بالابردن انگیزه افراد و میزان بازده در محیطهای کاری
پیاده سازی گیمیفیکیشن در محل کار به معنی بازی کردن سر کار نیست. همانطور که اشاره کردهایم، بازی کاری و بازی کردن دو مفهوم جدا هستند. هدف اصلی از بازی کاری در محل کار، ایجاد انگیزه برای رقابت، یادگیری، پیشرفت و انجام بهتر و سریعتر کار است.
البته که نمیشود همکاران را کتک زد، اما رها کردن کار و بازی کردن به جای آن به بهانه اجرا کردن گیمیفیکیشن، یکی از آن اتفاقاتی است که کم و بیش در بعضی مجموعهها میافتد (این را هم به چشم دیدهام)!
یکی از اصلیترین روشهای پیاده سازی بازی کاری در محیط کار، ایجاد سازوکارهایی برای سنجش کیفیت کار افراد و در نظر گرفتن پاداشهای متناسب برای کارکنانی است که عملکرد بهتری داشتهاند.
گیمیفیکیشن در بازاریابی و مارکتینگ
بازی کاری چند سالی هست که در سراسر جهان به عنوان ابزاری قدرتمند در برقراری ارتباط با مشتریان شناخته میشود. دلیل آن هم این است که ذاتِ بازی کردن و برنده شدن احتمالی، احساسات مثبتی را در ما بیدار میکند.
در بازاریابی، گیمیفیکیشن راهی است برای استفاده از این احساسات مثبت مشتریان برای فروش محصول یا خدمتی به آنها. علاوه بر این، این کار احتمالا باعث خواهد شد که کاربر این حس خوب را با دوستانش به اشتراک گذاشته و آنها نیز به جمع مشتریان شما اضافه شوند.
استفاده از بازی کاری کمک میکند که افراد زمان بیشتری را در وبسایت یا اپلیکیشن شما سپری کنند و همین هم احتمال خرید کردن آن افراد از شما را بالا خواهد برد.
چگونه گیمیفیکیشن را در استراتژی بازاریابی خود پیاده کنیم؟
در اینجا میرسیم به بحث اصلی! اجازه دهید موضوع را با یک پرسش آغاز کنیم:
دقت کردهاید بعضی از بازیهای موبایلی مدتی دانلود شده و مورد استفاده قرار میگیرند، اما بعضی بازیهای دیگر به شدت فراگیر شده، کاربرانشان را ساعتها درگیر کرده و میلیونها دلار برای سازندگانشان به ارمغان میآورند؟
بازی معروف جنگ قبیلهها یا Clash of Clans، نمونه موفقی از پیاده سازی گیمیفیکیشن در بازاریابی بود. دقت داشته باشید که در اینجا صحبت بر سر خودِ بازی نیست، بلکه موضوع اصلی فروش گسترده الماسها (Gems) به کاربران است که منبع اصلی درآمد شرکت Supercell به حساب میآیند.
بازی پردازی در کلش
در فضای این بازی که در کشور ما نیز بسیار محبوب بود (و همچنان هم هست)، از بازی کاری به شکل فوقالعادهای استفاده شده است. کاربران همواره میتوانند وضعیت بازیکنان برتر در جهان و در کشور خود را ببینند (ایجاد هدف و انگیزه)، با یکدیگر به نبرد بپردازند (حس رقابت) و از حالتهای بیشمار چیدمان نیروها و ساختمانها، استراتژی برنده را پیدا کنند (شانس و قانون).
نکته اصلی اینجاست که روند پیشرفت بسیار کند است و برای زودتر رسیدن به مراحل بالا، باید سر کیسه را شل کرده و مقداری Gem بخرید! طراحان بازی با استفاده از این المانها کار بازاریابی برای Gem ها را آنقدر خوب انجام داده بودند که حتی در کشور ما که به صورت عادی امکان خرید Gem وجود نداشت، کاربران برای خرید الماسها از دهها روش برای دور زدن این محدودیتها استفاده میکردند.
همانطور که دیدیم، گیمیفیکیشن مستقیما با احساسات ما سر و کار دارد. این احساسات برای بازاریابها بسیار مهم هستند. تکنیکهای بازی کاری میتوانند به شما کمک کنند افراد را به خرید کالا یا خدمات خود ترغیب کنید. در اینجا به چند ترفند مهم برای رسیدن به این هدف اشاره خواهیم کرد.
از نوعی سیستم امتیاز دهی برای افزایش ارتباط با مشتری و بیشتر دیده شدن برند استفاده کنید.
استفاده از سیستمهای امتیازدهی در سایت یا اپلیکیشن شما، همیشه جواب میدهند چون افراد همیشه میل به گرفتن امتیازهای بیشتر و در ادامه آن تخفیفهای بیشتر هستند. مشتریان برای گرفتن تخفیف، حاضر هستند ویدیوهای تبلیغاتی شما را بارها و بارها تماشا کرده و با دوستانشان به اشتراک بگذارند.
برای بدست آوردن مخاطبان بیشتر، به آنها جایزه بدهید!
به راه انداختن نوعی مسابقه یا چالش یکی از موثرترین راهها برای جلب توجه مشتریان است. این افراد به امید بردن جایزهای در مسابقه شما شرکت میکنند و در همان زمان آمادهاند که اطلاعاتی را در اختیار شما بگذارند؛ برای مثال قبل از شروع مسابقه، یک فرم آنلاین را پر کنند. این خود فرصتی عالی است که فهرستی از مشتریان بالقوه در اختیار شما قرار گیرد.
به افراد حق انتخاب بدهید.
دادن حق انتخابهای گوناگون به افراد، یکی از بهترین روشهای پیادهکردن بازی سازی در بازاریابی است. تصور کنید در صفحهای هستید که در آن چند محصول یا سرویس به شما پیشنهاد شده، و روی هرکدام که کلیک کنید ویدیویی مختص انتخاب شما نمایش داده میشود.
این انتخابها میتوانند حالت چند لایه پیدا کنند، یعنی در هر یک از این ویدیوها هم چندین آپشن داشته باشیم که هر یک ما را به سمت ویدیویی دیگر هدایت میکنند.
به مخاطبانتان اجازه دهید که مرحله به مرحله پیشرفت کنند.
عاشق پیشرفت بودن
آدمها عاشق پیشرفت کردن هستند. برای کاربران چندین سطح تعریف کنید که بتوانند با فعالیت یا خرید از شما، به مراحل بالاتر رسیده و هر چه بالاتر میروند، امکانات بیشتری در اختیارشان قرار گیرد. طبیعی است که هر مرحله بایستی از مرحله قبلی دشوارتر بوده و افراد برای گذشتن از آن به تلاش و فعالیت بیشتری نیاز داشته باشند.
برای کاربران نوعی “حداقل امتیاز لازم” تعریف کنید.
کاری کنید که کاربران برای دسترسی به بعضی از خدمات، نیاز به حداقلی از امتیاز داشته باشند. بهتر است که برای رسیدن به این امتیاز لازم باشد که مدت زمانی را داخل سایت یا اپلیکیشن شما به فعالیت بپردازند. البته توجه داشته باشید که جذابیت و سرگرم کننده بودن این فعالیتها باید حفظ شوند تا کاربران انگیزه و انرژی لازم را برای ارتباط با شما داشته باشند.
از گردونههای شانس استفاده کنید.
ویژگی خوب این گردونهها این است که نه تنها هیجان انگیز هستند، بلکه استفاده از آنها نیز بسیار آسان بوده و افراد میتوانند همان لحظه متوجه شوند که برنده شدهاند یا نه. ویژگی دیگر آنها هم این است که کاربر میتواند بارها و بارها شانس خود را امتحان کند که این خود باعث افزایش تعامل افراد با شما خواهد شد.
مثالی خوب در این باره، گردونه شانس دیجی استایل است. در اینجا جایزهها مشخص هستند و در همان لحظه استفاده میتوانید متوجه شوید که برنده شدهاید یا نه. در ضمن برای استفاده از گردونه، باید وارد وبسایت شوید که این خود به معنی جمع آوری اطلاعات از کاربران و جذب مشتریان بالقوه جدید است.
به کاربران امکان “به اشتراکگذاری” بدهید.
اگر کاربران بتوانند با به اشتراک گذاشتن خدمات یا حتی بازیهای شما امتیاز بیشتری کسب کنند، قطعا این کار را خواهند کرد. پس چرا از این فرصت عالی برای بزرگتر کردن جامعه مشتریان خود استفاده نکنیم؟
فاکتورهای رتبه بندی در موتور جستجوگر بینگدعوت کردن دوستان به استفاده از اسنپ برای گرفتن هدیه ۱۵۰۰۰ تومانی، مثالی آشنا از این تکنیک بازی کاری است. از طرف دیگر هر کاربر جدید هم برای اولین سفرش ۸۰۰۰ تومان هدیه میگیرد. به طور خلاصه، اسنپ حاضر است برای به دست آوردن هر مشتری جدید، ۲۳۰۰۰ تومان خرج کند که البته این هزینه در سفرهای بعدی جبران میشود!
از کاربران بخواهید محتوای خود را در اختیار شما بگذارند.
با به راه اندازی جشنوارهها، مسابقات مختلف یا حتی طرح یک سوال، کاربران را ترغیب کنید برای شما عکس و ویدیو بفرستند یا نظراتشان را درباره موضوعی با شما به اشتراک بگذارند.
اگر به افراد شانس بردن جایزهای را بدهید، این کار را با کمال میل انجام خواهند داد. اگر به دنبال ایدههای جدید برای بهبود کسب و کارتان هستید، این هم یکی از تکنیکهای بازی کاری است که در این زمینه به شما خیلی کمک خواهد کرد.
گیمیفیکیشن را آسان بگیریم – مثالی ساده برای بازی پردازی
فرض کنید دریک رستوران هستید و هوس خرید یک پرس چلوکباب را کرده اید، به هنگام خرید از رستوران صندوقدار به شما می گوید :
اگر ۵ پرس چلوکباب از ما بخرید ، یک پرس رایگان دریافت می کنید!
به دفعه بعد فکر می کنید ؟ اگر ۶ مهمان داشته باشید، با پرداخت پول ۵ غذا ، نفر ششم برای شما رایگان می شود! مثالی که زدم ، مثالی ساده از یک گمیفیکیشن بود، چرا ؟ چون شما درگیر این رستوران شدید که سود دوطرفه هم برای شما و هم برای رستوران دارد.
در طراحی گیمیفیکیشن به نکات زیرتوجه داشته باشید :
ساده باشد نه پیچیده : روند بازی باید به گونه ای راحت و جذاب باشد که کاربر در اولین نگاه متوجه روند بازی بشود. توجه داشته باشیدکه اگر کاربر یک الی دو دفعه تلاش کرده و موفق نشود، شما در گیمیفیکیشن شکست میخورید!
اغراق نداشته باشد : بازی باید قابل باور باشد و همینطور به گونه ای باشد که کاربر آن را دست کم نگیرد.
به رسانه ای شدن بازی درشبکه های اجتماعی فکر کنید : بازی را به گونه ای طراحی کنید که کاربر بتواند پس از اتمام بازی و بادریافت عکس اختصاصی امتیاز خود را به راحتی در شبکه های اجتماعی با دوستانش به اشتراک بگذارد.
تجربه کاربری را جدی بگیرید : طراحی درست عناصر صفحه و المان های آن ، کمک بسیار زیادی به جذب و درگیرشدن کاربران با گیمیفیکیشن شما میکند. طراحان تجربه کاربری می توانند رفتار کاربر درمواجه با بازی را تحلیل و به شما گزارش کنند.
نقش راه مشتری را مشخص کنید : مشتری شما تنها قرار نیست بازی کند بلکه قراراست از طریق بازی به سمت تخفیف یا جایزه مدنظرگرفته شده هدایت بشود.
نام کاربر و محتوای مرتبط با کاربر را نشان دهید :بهترین راه درگیر شدن کاربر با بازی ، استفاده از نام کاربر درحین بازی است. این نام می تواند درجاهای مختلف روبه روی چشم کاربرباشد. مثلا : زمان بازی ، زمان نشان دادن امتیاز و حتی زمان دریافت جایزه. با این کار عملا کاربر با بازی شما رابطه خوبی برقرار می کند و آن را از خود می داند.
آموزش دیجیتال مارکتینگ به شما در بازاریابی دیجیتال موفق در کار کمک میکند. به نظر شما یک گیمیفیکیشن موفق چه ویژگی هایی دارد؟ آیا گیمیفیکیشن به فروش بیشتر کمک می کند یا جذب کاربر بیشتر؟ منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم.