قطعی اینترنت فرصت بود یا تهدید؟ چرا کسب و کارها در ایران رشد نمی کنند؟

18

آبان ماه ۹۸ یک شوک بزرگ به کسب و کارهای اینترنتی وارد شد؛ بیش از ۱۰ روز قطعی اینترنت! اما به راستی این قطعی برای کسب و کارهای مجازی و نوپا فرصت بود یا تهدید؟

وقتی نگاهی به پیشینه قطعی اینترنت در ایران می کنیم، قطعی اخیر جزء بی سابقه ترین ها در تاریخ اینترنت ایران بوده است. از همه کم و کاستی ها در قطع و وصل شدن ها که بگذریم، موضوع اصلی میخواهم بررسی کنم اینست که چرا قطعی اینترنت می تواند هم فرصت باشد و هم تهدید؟

قبل از هرچیز و برای شروع این کندوکاوی با اولین موضوعی که روبرو می شویم  اینست که چرا قطعی رخ داد؟

چرا قطعی اینترنت رخ داد؟

اولین سوالی که برای همه افراد پیش می آید و به اشتباه برداشت می شود، درباره بسته شدن اینترنت در ایران است. اگر نگاهی به کشورهای دیگر بیندازیم، نهادهای امنیتی برای در دست داشتن کنترل امنیت و جو روانی کشورشان نظارت بر وسیله های ارتباطی مدرن کشور می کنند.

به طوریکه اگر یکی از وسیله یا راه های ارتباطی مدرن، اختلالی در نظم یا امنیت کشور به وجود آورد با محدودیت در استفاده روبه رو می شود. این محدودیت می تواند قطعی موقت یا به صلاحدید شورای امنیت ملی و نهادهای امنیتی به طور دائم از دسترس کاربران آن کشور خارج شود.

تا اینجا متوجه شدیم که اگر یک راه ارتباطی مدرن مثل پیامرسان ها باعث اختلال بشود، آن راه ارتباطی تا برقراری مجدد نظم و امنیت از دسترس و استفاده خارج می شود. برگردیم به ایران !

اتفاقات اخیر درباره گرانی بنزین باعث شد تا جوی در کشور راه بیافتد که اخبار اشتباه یا گاها کج از ایران به خارج از مرزها به وسیله راه های ارتباطی مثل پیامرسان و شبکه اجتماعی های مطرح ارسال بشه و همین وضع باعث شد تا شورای امنیت ملی (متشکل از نهادهای امنیتی سطح بالای کشوری) تصمیم بر قطع موقت آی پی های خارجی کنند.

این یعنی از دسترس خارج شدن میلیون ها سایت، پلتفرم، پیامرسان و شبکه اجتماعی که سرور آنها خارج از ایران میزبانی می شود پس عملا اینترنت قطع نبود و تبدیل به (شبکه داخلی که تنها دسترسی به سایت هایی امکان پذیر بود که سرور آنها داخل ایران قرار دارد)

از ناآرامی ها تا نارضایتی از قطعی اینترنت

قطعی اینترنت

از همه تلخی ها و ناآرامی ها که بگذریم، مسئله قطعی اینترنت آن هم برای یکی دو هفته بی سابقه بود. کسب و کارهای اینترنتی مثل:

فروشگاه های اینترنتی، آژانس های دیجیتال مارکتینگ، شرکت های طراحی سایت، پلتفرم و سیستم های ارائه دهنده خدمات گرفته تا کسب و کار هایی که از بستر اینترنت فروش دارند در چند روز قطعی اینترنت افت شدید در خرید را تجربه کردند.

اخباری را که دنبال میکنم همه از جبران خسارت وارد شده به اموال، پمپ بنزین ها، بانک ها و مکان هاییکه آسیب جدی دیده اند هست. اما به راستی خسارت کسب و کار های اینترنتی که قربانی اصلی این بازی آشوب بودند را چه کسی پرداخت میکند؟ 

جواب آن بسیار مشخص و واضح است :

خسارت کسب و کار های اینترنتی را صاحبان کسب و کار ها پرداخت می کنند ! و هیچ کس پاسخگو نیست

خسارت هایی که به کسب و کارهای اینترنتی وارد شد تنها به مالی ختم نمی شود و جنبه های مهم تری از جمله اعتماد به برند، سرد شدن مشتری در ادامه همکاری و بی اعتماد شدن مشتریان فعلی به فضای دیجیتالی کسب وکارها مهم تر به نظر می رسد که به نظر من جزو خسارت های پنهان به حساب می آید.

برای جبران خسارت نیازی به مساعدت و یاری دستگاه های دولتی و قضایی نیست، فقط تنها درخواستی که صاحبین کسب و کارهای اینترنتی از این نهاد ها دارند یک چیز است :

“به جای سنگ اندازی، وضع قانون های دست و پاگیر ، وضعیت اینترنت را از این چیزی که هست بدتر نکنید! بهتر شدنش پیش کش!”

قطعی اینترنت و خسارتی که کسب و کارها تجربه کردند

بازهم برگشتیم به نبود اینترنت! هزاران مشکلی که دست و پاگیر کسب و کارهای اینترنتی است. به جرات میتوان گفت که خسارات در بخش بزرگی به کسب و کارها وارد شد.

با بسیاری از آژانس های دیجیتال مارکتینگ که صحبت می کردم تنها حرفی که داشتند وصل شدن اینترنت بود تا بتوانند خدمات عقب مانده خود را به مشتریان ارائه کنند.

آژانس های مسافرتی که تورهای خارجی داشتند به نظرم بیشترین ضربه را متحمل شدند چرا که تمامی هماهنگی های آنها از طریق بستر بین الملل و شبکه های اجتماعی بین المللی بود و حتی تا ساعتی ۱۵۰.۰۰۰ تومان متحمل هزینه برای وصل شدن به اینترنت جهانی در آن بازه خاص شدند!

قانون های بی سروته، وضعیت و کیفیت خدمات پایین همه و همه دست به دست هم می دهند تا رشد لازم اتفاق نیافتد. و این سوال پیش می آید که :

چرا کسب و کارها در ایران رشد نمی کنند؟

کسب و کارها قبل از هرچیزی با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند. از مشکلات درون سازمانی مثل:

مشکلات مالی، افت و خیز های بازار گرفته تا مشکل نیروی متخصص اما این تنها یک طرف قضیه است و طرف دیگر مشکلات سمت نهادهای دولتی و حکومتی هم برمیگردد.

اگر یک کسب و کار استارتاپی در ایران مثل یک گاو ماده جوان درنظر بگیریم که به تازگی شیردار شده؛ شیردوش مالیات و مسائل حقوقی، حقوق کارمندان، بالارفتن یهویی ارز را کنار بگذاریم، از همه مهم تر به مشکلات ریشه ای تری مثل پایین بودن سرعت و جدیدا کندی عمدی اینترنت هم میرسیم که نمونه اعلای آن قطعی اینترنت دو هفته آبان بود!

خلاصه حرف هایم: 

مشکلات داخلی تیم و مشکلات بزرگتر خارجی مانع از رشد کسب و کارهای ایرانی شده است.

آیا زیرساخت شبکه ملی اطلاعات برای زمان قطعی اینترنت کافیست؟

قطعی اینترنت

شبکه ملی اطلاعات یا همان ایرانت (ایران اینترانت یا ایران اینترنت ؟! کدوم درست است نمیدانم؟!) به قول دوستان فنی و در صحنه شبکه ای هست که اگر راه اندازی بشود جلوی قطعی اینترنت و مشکلاتی که اخیرا پیش آمد را می گیرد. 

الیته باید به این نکته اشاره کرد که شبکه ملی اطلاعات نیز هم اکنون با کم و کاستی هایش درحال فعالیت است اما به طور اجرایی بخواهم بررسی کنم زمانی می توان به آن اعتماد کرد که تمامی بستر های لازم برای همه نیازهای کاربران ایرانی فراهم شده باشد. 

با اجرای طرح اینترنت نامحدود که هدف آن اتصال دائمی کاربران ایران به اینترنت بود اما این طرح به گونه ای پیاده شد که قیمت ترافیک دو نرخی شد و مصرف به دوسته خارجی و غیر خارجی تقسیم شد و هدف از این طرح حمایت از سرویس های داخلی بود.

با این کار به ظاهر به نفع کاربران بود اما در باطن به نفع سرویس دهندگان اینترنت تمام شد. کاربران ایرانی برای استفاده از سایت های بین المللی مثل گوگل و پیامرسان هایی مثل واتس اپ و تلگرام باید دوبرابر هزینه کنند این یعنی به ازای خرید هر ۱ گیگابایت ترافیک، تنها ۵۰۰ مگابایت آن برای ترافیک بین الملل قایل مصرف است. 

اگر شبکه ملی اطلاعات به درستی پیاده شود و همه زیرساخت ها به درستی ایجاد و اجرا شود، ترافیک بین المللی برای کاربران هزینه بیشتری انداخته و این گونه برای مصرف سایت های خارجی باید بیشتر هزینه کنیم!

البته این شبکه تا این زمان که درحال نوشتن این مطلب هستم از استحکام کافی برخوردار نیست و جواب خود را در دو هفته قطعی اینترنت به خوبی داد، به طوریکه برای پرداخت آنلاین هم کاربران مشکل داشتند چه برسد به کارهای روزمره مثل فرستادن پیام در پیامرسان ها!

چه زمانی می توانیم شبکه ملی اطلاعات را یک شبکه مستقل بدانیم؟

بحث پرچالشی است! و سوالی سخت درعین حال با پاسخ!

به نظر من زمانی می توان شبکه ملی اطلاعات را یک شبکه مستقل و غنی در نظر گرفت که همه نیاز های کاربران ایرانی را پاسخگو، از لحاظ تولید محتوا، دارا بودن محتوا غنی و بتواند جوابگوی میزان بالای کاربران آنلاین ایرانی باشد.

اگر به مکانیزم پیاده سازی شبکه های داخلی (اینترانت) سایر کشورها مثل روسیه و چین نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که فرآیند جدا شدن این کشورها از اینترنت به یک باره نبوده و از سالیان دور و درازی این قضیه پیگیری شده است.

برای مثال شبکه داخلی چین را که بررسی می کردم اکثر سرویس های پرمصرف جهانی که کاربران چینی نیاز داشتند را در داخل کشور، باکیفیت بومی سازی کرده بودند.

مثل: پیامرسان، موتورجستجو، شبکه اشتراک ویدیو، شبکه اشتراک عکس، دانلود، انجمن، شبکه بانکی و هزاران شبکه دیگری که کاربران چینی را از اتصال به اینترنت جهانی بی نیاز می کند. 

جدا شدن از فضای اینترنت بین الملل، شعار یا واقعیت؟

جدا شدن از شبکه جهانی فرضی محال به نظر می رسد اما اگر ۱% هم این موضوع با تحریم ها یا هرچیز دیگری صحت داشته باشد باید آمادگی چنین روزی را داشته باشیم. چرا که قطعی اخیر نشان دادن که می تواند ورق بازی جور دیگری هم برگردد!

به نظر من جداشدن از قضای بین الملل زمانی درست است که بتوان از شبکه ملی اطلاعات به عنوان یک شبکه قوی و کارآمد یاد کرد. به طوری که اگر نیاز به قطعی اینترنت دیده شد، زندگی کاربران دیجیتالی مختل نشود.

زندگی دیجیتالی تنها استفاده از پیامرسان ها نیست؛ پرداخت های آنلاین، تلویزیون آنلاین، جستجو، خرید، فروش، دانلود و کلا رد و بدل کردن اطلاعات در این فضا جزئی از زندگی دیجیتالی به حساب می آید.

چه راهکاری برای استفاده بهتر از فضای شبکه ملی اطلاعات دارم؟!

بهتر شدن این فضا به دو طرف بر می گردد : مسئولین و کاربران استفاده کننده.

برای مسئولین پیشنهاد می کنم که توسعه و بهوبد فضا را باتوجه به اتفاقات اخیر، از طریق افراد و کسب و کارهای فعال این حوزه پیش ببرند؛ از نظر آنها بهره بگیرند و برای بهتر شدن این فضا تلاش کنند.

اما قسمت دیگر این قضیه، به خود ما یعنی فعالین این فضا بر می گردد؛ اگر کسب و کاری دارید که تنها به ساخت پیج اینستاگرام، کانال تلگرام و کانال آپارات بسنده کرده اید توصیه می کنم در شبکه های مشابه اینستاگرام مثل هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، پاتوق و ویسگون فعال باشید. قبلا در آی تی من، مصاحبه با مدیر شبکه اجتماعی پاتوق داشته ام که می توانید آن را مطالعه کنید.

همین طور فعال بودن در پیام رسان های داخلی مثل ایتا (که پوسته تلگرام است که بومی سازی شده) که از اپلیکیشن و دسکتاپ بسیار خوبی برخودار است، گپ، آی گپ و بله می تواند به رشد کسب و کار شما کمک کند.

استراتژی کسب و کار شما باید برای جذب حداکثری مخاطب در هربستری که امکان پذیر است باشد. به این نکته توجه داشته باشید که همه کاربران در اینستاگرام و تلگرام فعال نیستند. بلکه بسیاری از آنها در پیامرسان و شبکه های اجتماعی داخلی به مراتب فعال تر هستند.

پس می توان بستر داخلی را یک بازار بکر درآمدزایی برای کسب و کارهای ایرانی دانست که بسیار خام است. من در بیشتر شبکه های داخلی فعال هستم و می توانید با رفتن به صفحه آی تی من در شبکه های اجتماعی ، یا کلیک برروی دکمه زیر لیست شبکه های اجتماعی فعال من را ببینید. 

آی تی من در شبکه های اجتماعی

از قدیم گفتند: 

برای یک دیجیتال مارکتر و مدیر کسب و کار هیچ محدودیتی وجود ندارد!

پیامرسان بومی، مفید اما ناکارآمد !

قطعی اینترنت

در چند مطلب قبلی آی تی من مثل سروش یا تلگرام ، به بررسی این پیامرسان ایرانی پرداختم. پیامرسان های ایرانی در ابتدای کار خود هستند و با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کنند، اما به نظر من بزرگترین مشکل آنها امنیت پیامرسان های داخلی است که کم و بیش این مسئله نیز حل شده است. 

مشکل بزرگتری که با آن رو به هستند، عدم فعالیت کاربران و آنلاین بودن آنهاست که این موضوع به غنی نبودن محتوای مورد نیاز در این مسنجرها برمیگردد.

یک کاربر ایرانی که از تلگرام بیشترین استفاده را کرده و کانال های زیادی را دنبال می کند، به دنبال اینست که نمونه مشابه آن را در شبکه های داخلی هم داشته باشد که متاسفانه اکثر کانال ها یا فعال نیستند یا آپدیت نمی شوند.

به جرات می توان گفت که در نبرد تلگرام با پیامرسان های داخلی می توان به جرات گفت که یه تاز میدان هنوز تلگرام است. با اینکه این شبکه میدان را تا حد زیادی به واتس اپ واگذار کرده است و با فیلترینگ مواجه است ولی بازهم کاربران ایرانی فعال خود را دارد.

موتورهای جستجو بومی، نیاز کاربران ایران را حل نمی کند

موضوع حل نشدن نیاز کاربران در موتورهای جستجوی بومی به مراتب بسیار بیشتر از پیامرسان هاست. چون در عمل موتور جستجوی قوی داخلی وجود ندارد و اکثرا از الگو و خروجی نتایج موتورهای جستجوی قوی جهانی مثل گوگل و بینگ استفاده می شود. 

در این میان ۱ الی ۲ موتور تا حدودی الگوریتم برای نمایش محتوا به کاربر دارند که بازهم نمی توانند به اندازه گوگل جوابگوی کاربران باشد. برای نمونه کافیست کلمه “هویج” را در یکی از آنها سرچ کنید تا متوجه شوید…

به جای انتقاد از قطعی اینترنت ، دست به کار شویم

صحبت های بالا یک نقد عمومی با دید فنی به دنیای وب و فضای مجازی ایران بود، اما قبل از اینکه منتقد خوبی باشیم، انگشت اشاره به سوی خودمان دراز کنیم و این سوال را از خودمان بپرسیم که : ” خودت چیکار کردی ” 

ماجرای نفوذی بودن فناوری از کجا آب می خورد؟

قطعی اینترنت

قبلا در مقاله “نفوذ استارتاپ ها”  و برنامه یک طرفه صداو سیما در این رابطه نوشته بودم . توهم نفوذی بودن فناوری و خیال اینکه می تواند راهی برای نفوذ دشمن به داخل کشور باشد چیز تازه ای نیست. کسب و کار نوپا هرچقدر هم غرب زده باشد با دانش درست می توان آن را به بومی سازی رساند همان طور که بسیاری از استارتاپ های خوب داخلی را داریم.

اگر بخواهیم این گونه حساب کنیم که راه نفوذ دشمن به کشور با استارتاپ ها باز می شود پس باید از اینترنت آمریکایی، تلگرام به ظاهر اسرائیلی، گوگل ضد ایرانی بگذریم و استفاده نکنیم! حتی از گوشی اندرویدی که در دست مان است! 

به جای حرف های بی پایه و اساس و نظرهای غیرکارشناسی به چیزهاییکه میتواند تحول ما را در قرن ۲۱ رقم بزند، به فکر یک راه مناسب برای خلق ثروت برای خودمان و کشور عزیزمان باشیم و در مرحله بعدی تکنولوژی ها را تاجاییکه میتوانیم بومی کنیم.

در کدام زمین بازی می کنیم؟

گاهی در زمین خودی، گاهی در زمین رقیب و گاهی در زمین دشمن بازی می کنیم. فرصت ها را به درستی نمی شناسیم و در واقع فرصت سوزی می کنیم. اگر فکر می کنیم بومی کردن راه درستی نیست، زمین دشمن را تقویت کردیم و اگر فکر میکنیم استفاده درست نیست گل به خودی زدیم!

خوب یا بد، زشت یا زیبا، غلط یا صحیح هرچه که باشد باید فکر فرصت هایی باشیم که از دست مان می رود و دیگر راهی برای جبران نمی گذارد. کسب و کارهای اینترنتی با همه سختی و مشکلاتی که وجود دارد هرروز به امید خلق ثروت به وجود می آیند و اگر بخواهیم از راه های مختلف سنگ اندازی های متعدد و جدیدی را برایشان داشته باشیم در حقیقت راه رشد خودمان را بسته ایم.

مهم نیست که کسب و کار رقیب است یا اصلا کسب و کار داریم یا نه؛ مهم اینست که یک الگوی رشد برای اکوسیستم استارتاپی ایران و جامعه فناوری کشور بسازیم. 

آیا من اطلاعاتی هستم؟

برداشت از نوشته هایم را آزاد گذاشته ام، هرکس به هرشکلی که میخواهد فک کند. برای من فرقی نمی کند چی درباره ام گفته می شود و این را می دانم که 

اگر پشت سرت حرف زیاده ، راهت را درست رفتی!

ما به کمک شما نیازی نداریم، شر مرسانید!

کسب و کارهای اینترنتی نه نیاز به حمایت های دولتی دارند و نه نیاز به تصمیم گیری های یهویی در زمینه های مختلف. بازیگران اصلی اینترنت ایران افرادی هستند که این فضا را می شناسند، در این فضا فعالیت دارند و درحال درآمدزایی هستند. اگر قرار باشد تصمیمی برای بهبود این فضا گرفته شود، نیاز است تا از متخصصین و افراد فعال این حوزه دعوت شود و نظر آن ها هم گرفته شود.

کسب و کار با هرابعادی که باشد، یک تصمیم اشتباه و هرچند کوچک می تواند افت شدید یا حتی نابودی را به همراه داشته باشد. بازهم اشاره می کنم به قطعی اینترنت ۲۸ آبان ماه ۱۳۹۸ و اتفاقی که باعث شد تا بسیاری از فعالین اینترنتی به سمت تعطیلی بروند و ترکش های طبعات منفی آن با گذشت چندین ماه از این قضیه بازهم گریبان گیر باشد.

آتش به اختیاریم اما آتشی نداریم که به اختیار بگیریم!

قطعی اینترنت

مشکل از آنجایی شروع می شود که کار دست کاردان نباشد! مشکلات از زمانی آغاز می شود که اظهار نظر های غیرفنی و بدون دلیل صحیح باعث می شود تا کسب و کارهای اینترنتی به سمت نابود شدن بروند.

قوانین دست و پا گیر دولتی، گرفتن ای نماد پولی برای فروشگاه های آنلاین و از همه مهم تر فیلتر شدن بدون اطلاع و یهویی سایت ها آن هم بی هیچ دلیل خاصی نشان از عدم شناخت این فضا توسط مسئولینی دارد که سرکار هستند. 

بهترست مواردی که مربوط به فضای مجازی می شود را به افراد متخصص و آگاه سپرده شود که از این فضا اطلاعات کافی دارند. کسانیکه دغدغه کسب و کارها را درک می کنند و از جنس این فضا باشند. زمانی می توان به مشکلات کسب و کارها پی برد که مدیر استارتاپ باشی یا در یک کسب و کار این مدلی فعالیت داشته باشی.

و یا حداقل در جلسات مهم و سرنوشت ساز مربوط به این فضا، از افراد فعال و سرشناس به عنوان نماینده همه دعوت شود تا حضور داشته باشند و نظر بدهند. 

من حامی محصولات ایرانی ام

از همه صحبت ها که بگذریم، اپلیکیشن و سایت های ایرانی بسیار خوبی درحال فعالیت هستند که اگر بخواهم لیست کنم تعدادشان غیر قابل شمارش است.

اگر کسب و کار داریم و دوست داریم تا حمایت شویم، بهتر از کسب و کارهای سایرین نیز حمایت کنیم. بهترین قدم برای این کار استفاده از پیامرسان های با تعداد نصب فعال بالا و شبکه های اجتماعی مشابه خارجی است. استفاده از اپلیکیشن های ایرانی علاوه بر حمایت، یک کانال ارتباطی برای ما و مخاطبین کسب و کار ما به حساب می آید.

به این نکته توجه داشته باشید که یک کسب و کار فعال باید از هر بستری که می تواند مشتری جذب کند، نهایت استفاده را بکند که در مقاله های بعدی آی تی من، به بررسی این موارد خواهم پرداخت .

حمایت کنیم تا حمایت شویم

در آخر توصیه من به همه کسب و کارها و افراد فعال اکوسیستم اینست که از محصولات و سرویس های ایرانی حمایت کنیم تا خودمان دیده شویم اگر ما از دیگران حمایت نکنیم نباید انتظار حمایت را داشته باشیم.

یادداشت های آی تی من ، صفحه ایست که درباره اتفاقات اکوسیستم بیشتر صحبت می کنم. جهش اکوسیستم زمانی اتفاق می افتد که همه دست به دست هم داده و بتوانیم مشکلات را بایکدیگر حل کنیم. نظر شما در قطعی اینترنت چیست؟ آیا شبکه ملی اطلاعات را میتوان یک شبکه کامل برای ایرانیان دانست؟

دیگه چه خبر ؟
عضویت
هشدار از طریق:
guest

18 نظر
Inline Feedbacks
View all comments